کد درس: 2020603
هدف کلی: آشنایی با نهضت عاشورا و تأثیر آن در تاریخ اسلام
عنوان جزئی: فلسفه عزاداری و اربعین حسینی
مدت‌زمان: 60 دقیقه

​​​​​​​
ثبت گزارش

وجه بیان:
از آنجا که یکی از مسئولیت‌‌های ائمه اطهار (ع) حفظ و حراست از قرآن و سنت رسول اکرم می‌باشد، باید قیام سیدالشهدا (ع)  را عنوان یکی از بهترین مصادیق آن مورد توجه قرارداد. این قیام بزرگ‌ترین صحنه رویارویی حق با تمام جلوهای زیبای خود و باطل با تمام زشتی‌‌هایش می‌باشد.
در این عنوان فراگیران با نهضت عاشورا از سه منظر آشنا می‌شوند:
1) داستان قیام و چرایی شکل‌گیری آن
 2) دستاوردهای نهضت عاشورا و تأثیر آن در تاریخ اسلام
 3) لزوم و راه‌های زنده نگه‌داشتن عاشورا که در آن به فلسفه عزاداری، چرایی محبت ایشان و مصادیقی مانند حماسه اربعین
در این طرح درس به عنوان دوم یعنی دستاوردهای نهضت عاشورا و تأثیر آن در تاریخ اسلام می‌‌پردازیم.


هدف شناختی:
با اهداف و نتایج عزاداری برای حضرت سیدالشهدا (ع)  و خاندان پیامبر (ص)آشنا می‌شود.
با پیشینه عزاداری حضرت اباعبدلله ‌‌الحسین (ع) و اهل‌بیت پیامبر (ص)آشنا می‌شود.
امام حسین (ع) و قیام ایشان را به عنوان یکی از شاخصه‌های هویتی خود می‌شناسد.
اهمیت و برکات برپایی عزای سیدالشهدا و اهل‌بیت (ع) و تأکید بر بروز اجتماعی آن را می‌فهمد.
با لزوم و راه‌های زنده‌‌نگه‌‌داشتن عاشورا آشنا می‌شود.
با آثار فردی و اجتماعی محبت امام حسین (ع) آشنا می‌شود.


هدف عاطفی:
برپایی و شرکت در عزای حضرت سیدالشهدا (ع)  برایش اولویت و اهمیت پیدا می‌کند.
علاقه‌مند می‌شود تا در مراسم راهپیمایی اربعین، به عنوان نماد جهانی عزای حضرت سیدالشهدا (ع)  حضور پیدا کند.
به‌واسطه حضور در عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع)  رابطه قلبی محکم‌‌تری بین خود و امام حسین (ع)برقرار می‌کند.
علاوه بر شرکت در مراسمات و حرکت‌‌های اجتماعی، ذکر و یاد امام حسین (ع) و عشق به ایشان در زندگی شخصی‌‌اش نیز ساری و جاری می‌شود.


هدف رفتاری:
پیرو دلایل و پیشینه عزاداری برای اهل‌بیت علی‌‌الخصوص حضرت اباعبدلله ‌‌الحسین (ع) مطالعه می‌کند.
سعی می‌کند تا حضوری فعال، مستمر و سودمندی در عزای حضرت سیدالشهدا (ع)  داشته باشد.
به برقراری و هرچه بهتر برگزار شدن مجلس عزای امام حسین (ع) کمک می‌کند.


جملات کلیدی:
رسول‌خدا (ص)فرمود: «إِنّ لِقتل الحسین (ع) حرارۀً فی قلوبِ المؤمنینَ لاتَبْرَدُ اَبداً؛ برای شهادت حسین (ع) حرارت و داغی در دل‌های مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (مستدرک الوسائل ، ج 10 ، ص 318)
رسول‌خدا (ص)خطاب به دخترشان حضرت فاطمه >فرمودند: «یا فاطِمۀُ! کُلُّ عَینٍ باکیۀٌ یوم َالقیامۀِ الاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلی مُصابِ الحُسینِ، فانّها ضاحِکَۀٌ مُستْبشِرۀٌ بِنَعیمِ الجَنّۀِ؛ دخترم فاطمه جان! روز قیامت، هر چشمی گریان است، مگر دیده‌‌ای که در مصیبت و عزای حسین (ع) گریسته باشد که آن چشم در روز قیامت خندان است و به نعمت‌‌های بهشتی مژده داده می‌شود». (بحار الأنوار ، ج 44 ، ص 293)
امام صادق (ع) : «اِنّ تِلکَ المجالسَ اُحِبُّها، فَاَحْیُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّه ُ مَنْ اَحْیی اَمْرَنا؛ این‌گونه مجالس را دوست می‌‌دارم، پس امرِ (امامتِ) ما را زنده بدارید، خدا رحمت کند کسی را که امر (و راه و مرام) ما را احیا می‌کند.»  (قرب الإسناد : 36/117)
امام صادق (ع) : «ما مِن اَحَدٍ قالَ فی الحسینِ شِعراً فَبکی واَبْکی بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّه ُ لَهُ الجَنَّۀَ وغَفَرَ لَهُ؛ هیچ کس نیست که درباره حسین بن علی (ع) شعری بسراید و بگرید و با آن دیگران را بگریاند، مگر آنکه خداوند، بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد». (بحارالانوار /ج44/ص283)

امام صادق (ع): «فَعَلی مثلِ الحسینِ فَلْیَبْکِ الباکُونَ، فانّ البکاءَ علیهِ یَحُطُّ الذُّنُوب العِظامَ؛ گریه‌کنندگان، باید بر کسی همچون حسین (ع) گریه کنند، چراکه گریستن برای او، گناهان بزرگ را فرومی‌ریزد». (وسائل الشیعه، ج ٨، ص ١٠)
امام رضا (ع) : «مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیی فیه اَمرُنا لَم یَمُتْ قَلْبُهُ یَومَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ؛ هرکس در مجلسی بنشنید که در آن، امر (و خط و مکتب) ما احیا می‌شود، دلش در روزی که دل‌ها می‌میرند، نمی‌‌میرد». (بحارالانوار، ج 44، ص 278)

در شیوه و سیره امام کاظم (ع)به نقل از حضرت رضا(ع) چنین آمده است: «کانَ ابی اِذا دَخَلَ شهرُ المُحرّم لایُری ضاحِکاً وکانَتِ الکِآبۀُ تغلبُ علیه حتّی یَمْضیَ مِنْهُ عشرۀُ ایّامٍ، فإذا کانَ الیَومُ العاشرُ کانَ ذلکَ الیومُ یَوْمَ مُصیبَتِهِ وبکائِهِ؛ چون ماه محرّم وارد می‌شد، حضرت موسی بن جعفر (ع)دیگر خندان دیده نمی‌شد و غم و افسردگی بر آن حضرت غلبه می‌‌یافت تا آن که ده روز از محرّم می‌گذشت. روز دهم (عاشورا) که می‌شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه وی بود». (وسائل الشیعه، ج ٨، ص ١٠)
امام صادق (ع) : «فى فَضلِ زِیارَۀِ الحُسَینِ بنِ عَلىٍّ علیه ‏السلام وَ لَقَد حَدَّثَنى أَبى علیه ‏السلام: أَنَّهُ لَم یَخلُ مَکانُهُ مُنذُ قُتِلَ مِن مُصَلٍّ یُصَلّى عَلَیهِ مِنَ المَلائِکَۀِ أَو مِنَ الجِنِّ أَومِنَ النسِ أَو مِنَ الوَحشِ و َما مِن شَىْ‏ءٍ إِلاّ وَهُوَ یَغبِطُ زائِرَهُ و َیَتَمَسَّحُ بِهِ و َیَرجو فِى النَّظَرِ إِلَیهِ الخَیرَ لِنَظَرِهِ إِلى قَبرِهِ؛ پدرم در فضیلت زیارت حسین بن على علیه ‏السلام فرمودند: ... و هر چیزى غبطه زائر آن حضرت را مى‏‌‌خورد و خود را به او نزدیک می‌کند و با نگاه کردن به زائر امام حسین علیه ‏السلام امید خیر دارد؛ زیرا او به قبر امام حسین علیه ‏السلام نگاه کرده است». (کامل زیارات ص325)
امام صادق (ع) : «من سره ان یکون على موائد النور یوم القیامه فلیکن من زوار الحسین بن على(ع)؛ هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره‏هاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین (ع) باشد». (وسائل الشیعه، ج 10، ص 330 بحار الانوار، ج 98، ص 72)
امام صادق (ع) : «مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَۀَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص إِنْ کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَۀٍ حَسَنَۀً وَ مَحَی عَنْهُ سَیِّئَۀً حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رسول‌الله ص یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَی؛ کسی که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین ابن علی علیهماالسلام باشد اگر پیاده رود، خداوند منّان به هر قدمی که برمی‌دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو می‌فرماید تا زمانی که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مکان شریف، حق تبارک و تعالی او را از رستگاران قرار می‌دهد. تا وقتی که مراسم و اعمال زیارت را به پایان رساند که در این هنگام او را از فائزین محسوب می‌فرماید. تا زمانی که اراده مراجعت نماید در این وقت فرشته‌ای نزد او آمده و می‌گوید: رسول‌خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم سلام رسانده و به تو می‌فرماید: از ابتدا عمل را شروع کن، تمام گناهان گذشته‌ات آمرزیده شد». (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج 2، ص 91)

امام خمینی (ره): «با این گریه، با این نوحه‌خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی، ما می‌‌خواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده». (صحیفه امام، ج8، ص529)
امام خمینی (ره): «این که برای عزاداری، برای مجالس عزا، برای نوحه‌خوانی، برای اینها این همه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادی‌‌اش و روحانی‌‌اش، یک مسئله مهم سیاسی در کار بوده است. آن روز که این روایات، صادر شده است، روزی بوده است که این فرقه ناجیه، مبتلا بودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی و یک جمعیّت بسیار کمی، یک اقلیت کمی در مقابل قدرت‌های بزرگ. در آن وقت، برای سازمان دادن به فعالیت سیاسی این اقلیت، یک راهی درست کردند که این راه، خودش سازمان‌ده است... شیعیان با اقلیت آن وقت، اجتماع می‌کردند و شاید بسیاری از آنها هم نمی‌دانستند مطلب چه هست. ولی مطلب، سازمان‌دهی یک گروه اقلیت در مقابل آن اکثریت‌ها و در طول تاریخ این مجالس عزا که یک سازمان‌دهی سرتاسری کشورها هست، کشورهای اسلامی هست و در ایران که مهد تشیّع و اسلام و شیعه هست، در مقابل، حکومت‌‌هایی که پیش می‌آمدند و بنا بر این داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند، اساس روحانیت را از بین ببرند، آن چیزی که در مقابلِ آنها، آنها را می‌ترساند، این مجالس عزا و این دستجات بود» (صحیفه امام، ج‏16، ص،343)

امام خمینی: «شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه‌زنی و نوحه‌سرایی نبود، 15 خرداد پیش می‌آمد! هیچ قدرتی نمی‌‌توانست 15 خرداد را آن طور کند، مگر قدرت خون سیدالشهدا...» (صحیفه امام، ج16، ص346)
شهید مطهری: «در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینی‌‌ها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا، نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه باطل و در حقیقت، نوعی ازخودگذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی (ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است».
شهید مطهری: «گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت اوست... امام حسین (ع) به واسطه شخصیت عالی‌قدرش، به واسطه شهادت قهرمانانه‌اش، مالک قلب‌‌ها و احساسات صدها میلیون انسان است. اگر کسانی که بر این مخزن عظیم و گران‌قدر احساسی و روحی گمارده شدند، یعنی سخنرانان مذهبی، بتوانند از این مخزن عظیم در جهت هم‌شکل کردن و هم‌رنگ کردن و هم‌احساس کردن روح‌‌ها با روح عظیم حسینی بهره‌‌برداری صحیح کنند، جهانی اصلاح خواهد شد» (بررسی اجمالی نهضتهای اسلامیدر صدسال اخیر، ص83).

آیت‌الله العظمی بهجت: «امام زمان (عج) پس از ظهور، خود را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می‌کند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (ع) را شناخته باشند و پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای این کار است.» (إلزام الناصب، ج‏۲، ص۲۳۳ و برداشته شده از مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت)
شهید قاضی طباطبایی: «... در ایّام اربعین در عراق، بیشتر از یک میلیون نفوس (البته در حال حاضر به میلیون‌ها نفر می‌رسد)، با مواکب حسینی برای زیارت قبر مطهّر وارد کربلا می‌شوند و اجتماع عظیم محبّت‌‌آمیز، مشتمل بر تعارفات مهرانگیز و اتّحادآور و مودّت‌‌خیز فراهم می‌‌آید و آن شهر مقدّس یکپارچه عزا و ناله و ضجّه و نوحه و ندبه بر سیّد مظلومان می‌‌گردد و مواکب، از حرم حضرت سیدالشهدا خارج شده، به حرم حضرت ابوالفضل قمر بنی‌‌هاشم هجوم‌‌آور می‌شوند. در آن روز اثرات نهضت حسینی در جلوی چشم انسان مجسّم می‌شود.» (تحقیق دربارۀ اولین اربعین سیدالشهداء، ص559)

​​​​
کلیدواژه:
نهضت عاشورا ▪ عزاداری برای اهل‌بیت ▪ عزای سیدالشهدا (ع)  ▪ عزاداری امام حسین (ع) از زبان ائمه اطهار (ع) ▪ فلسفه عزاداری ▪ اربعین حسینی ▪ راهپیمایی اربعین ▪ عزاداری برای امام حسین(ع) در طول تاریخ ▪ پیشینه عزاداری برای حضرت سیدالشهدا (ع) 


​​​​​​​سؤالاتی که ارائه این عنوان به آن‌ها پاسخ می‌دهد:
​​​​​​​​​​​​​​
اهداف و نتایج عزاداری برای حضرت سیدالشهدا و خاندان پیامبر چه می‌باشد؟
عزاداری برای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و خاندان پیامبر (ص)چه پیشینه‌‌ای دارد؟
برپایی عزای سیدالشهدا و همچنین بروز اجتماعی آن چه اهمیت و برکاتی دارد؟
لزوم برپایی عزا برای حضرت سیدالشهدا (ع)  چیست و چه راه‌هایی دارد؟
محبت امام حسین (ع) در زمینه‌های فردی و اجتماعی چه آثاری دارد؟

اهـــداف درس

ورود به بحث:
پرسش درباره سؤالات کلیدی طرح درس
خواندن کتاب بچه‌های عاشورا، نمایشنامه برای نوجوانان از انتشارات سروش

​​​​​​​
زمان و مکان پیشنهادی:
​​​​​​​
مربیان عزیز می‌توانند زمان‌ها (اعیاد، وفیات و مناسبت‌های ملی) و مکان‌های خاصی (مانند حرم‌های ائمه و امامزادگان، گلزار شهدا و ...) را با توجه‌ به محتوای درس، غیر از فضای همیشگی جلسه در نظر بگیرند.
هیئت
ماه‌های محرم و صفر

روش های درس

​​منابـع پیشنهادی

توضیحات سودمنـد

مقدمه
عزاداری از آغاز، با دستور و تأکید و توصیه خود پیامبر خدا A و امامان شکل گرفته است و رفته‌رفته میان امّت وفادار به خاندان پیامبر و علاقه‌مندان به عترت، به‌صورت یک «سنّت دینی» درآمده است.
تدبیر و خواست الهی نیز در ایجاد شوق و محبت نسبت به خاندان پیامبر، به‌ویژه سیدالشهدا @ در تداوم این سنّت نقش داشته است.
مهر و محبت خاندان پیامبر (ص)به‌ویژه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را همچون بذری در زمین دل ما افشانده‌‌اند. ما نیز وظیفه داریم که این بذر را برویانیم و این نهال را به برگ و بار بنشانیم و در همه عمر، از ثمرات آن بهره‌‌مند شویم.
از سوی دیگر، بر پا کردن سوگواری در ایام شهادت معصومین (ع) زنده نگه‌داشتن نام و یاد و خاطره و آثار و برکات این احیاگری و تعظیم شعائر نیز به خود امت اسلام برمی‌‌گردد و از این رهگذر، عُلقه‌های دینی و پیوندهای عاطفی با اولیای دین استوارتر می‌شود و دینداری و تعهّد و پاک‌زیستی شیعیان اهل‌بیت (ع) تقویت می‌شود.
با این حساب، مناسب است که هم فلسفه و انگیزه این شعائر دینی بیشتر شناخته شود، هم به سابقه و پیشینه آن اشاره گردد و هم به زمینه‌های بهره‌‌وری از این سنّت دیرپای مذهبی در عصر حاضر اشاره شود.
1) خطّ احیاگری در عزاداری
با شکل‌گیری اسلام و قدرت یافتن آیین نبوی ، دشمنان دین و پیامبر، به شکل‌‌های مختلف در صدد برآمدند تا این نهضت را خاموش و این حرکت را نابود کنند. برنامه «برخورد فیزیکی» با عترت پیامبر و مقابله صریح و رویاروی با خاندان رسول و به انزوا کشاندن اهل‌بیت پیامبر، یکی از این برنامه‌ها بود. این حرکت تا آنجا پیش رفت که امامان شیعه که می‌‌بایست پس از پیامبر خدا عهده‌‌دار تداوم خطّ رسالت به‌صورت امامت و حاکمیت سیاسی «ولایت» باشند، با دشمنی‌‌های دشمنان یا کشته یا مسموم شدند. مظلومیت شدید خاندان عصمت، از سوی دیگر بر محبوبیت قلبی آنان می‌‌افزود و پیوسته در مدار جاذبه الهی آنان، دل‌های مشتاق فراوانی می‌‌تپید و می‌چرخید.
دشمنان اهل‌بیت سعی داشتند که با فراموشاندن نام و یاد این خاندان و ایجاد فاصله میان مردم و خاندان پیامبر، خط و مرام آنان را هم به انزوا بکشانند. برای پیروان و وفاداران هم، پیوسته محدودیت‌ها و سختگیری‌‌های بسیار اِعمال می‌‌داشتند. ارتباط و رفت و آمد به خانه امامان و حتّی زیارت قبور آنان در برهه‌هایی از تاریخ به‌ویژه در عصر متوکل عبّاسی، ممنوع و یک جرم سیاسی تلقّی می‌شد.
در چنین شرایطی، نوشتن و گفتن و سرودن و نشر تفکّر و راه آنان و ترویج خط فکری و تعالیمشان، از اسلوب‌‌های مؤثر شیعه در دفاع از حق و مبارزه با باطل به شمار می‌آمد و حتّی گریستن و سوگواری در عزای آنان و به زیارت مزار آنان رفتن، یک عملی سیاسی و مبارزاتی و افشاگرانه و محوری برای تجمّع و تشکّل شیعه محسوب می‌شد و ازاین‌رو نوعی عبادت و حرکت در خطّ امامان نیز به شمار می‌‌رفت. این‌گونه مجالس حسینی و اهل‌بیتی مورد تشویق و حمایت ائمّه بود.
پیروان ائمّه، با زبان و قلم و شعر و مرثیه و اشک و عزاداری در «احیای امر ائمّه» و زنده نگه‌داشتن حماسه‌ها و مظلومیت‌ها و بیان فضایل آنان تلاش می‌کردند. در آن عصر خفقان، طرح «خطّ ائمّه»، خطرهایی را هم در پی داشت، چون آن‌گونه ذکرها و یادها، جهاد بود. جلسات انس و دیدار شیعیان وسیله‌‌ای برای الهام‌‌گیری و یافتن محورهای «وحدت مکتبی» به حساب می‌آمد و شعر و مرثیه و مدح و سوگواری بر شهیدان کربلا و سیدالشهدا و مظلومیت خاندان رسول‌خدا (ص)در آن عصرِ «نتوانستن‌‌ها»، ابعادی از مسئله زنده نگه‌داشتن مشعل حق و دعوت به نور و ایمان بود. سروده‌های موضع‌‌دار شاعران شیعی، در دو محور «مدایح» و «مراثی» که درباره ائمّه و فضایلشان بود، همواره به عنوان اهرمی در دفاع از حق و مبارزه با حکومت‌های جور، مورد استفاده قرار می‌گرفت و به همین خاطر، برپایی مراسم سوگواری برای ائمّه و احیای خاطره شهادتشان، الهام‌‌بخش و حرکت آفرین و بیدارگر بود.
سنّت شعر گفتن و مرثیه سرودن برای خاندان پیامبر نیز، از همین رهگذر مورد تأکید اولیای دین بود و مرثیه‌سرایان، مورد تقدیر و حمایت و تشویق امامان شیعه قرار می‌گرفتند و در دلِ شیعیان هم جای داشتند و در جامعه شیعی نیز از مکانت والایی به عنوانِ «ذاکر» و یادآور برخوردار بودند.
ابوهارون مکفوف گوید: خدمت حضرت صادق (ص) رسیدم. امام به من فرمود: «برایم شعر بخوان». شعر و مرثیه خواندم. فرمود: «این طور نه همان‌طوری که (برای خودتان) شعرخوانی می‌کنید و همان‌گونه که نزد قبر سیدالشهدا (ص) برای آن حضرت مرثیه می‌‌خوانی»(کامل الزیارات، ج۱، ص۱۰۵).
در آن غوغاسالاری‌‌های وابستگان به خلفا، «عزاداری» نوعی رساندن صدای مظلومیت «آل علی» به گوش مسلمان بود و رسالتی عظیم داشت. اقامه عزا و بیان رنج‌‌های جانکاه پیشوایان حق و خون‌دل‌های ائمّه عدل، درعین‌حال انتقال فرهنگ مبارزه و شهادت به نسل‌‌های آینده تلّقی می‌شد. در آن‌گونه مجالس، احسا‌‌س‌‌ها و عواطف به کمک شعور می‌آمد و عاشورا زنده می‌ماند و اشک، زبان گویای احساس‌‌های عمیق کسانی می‌شد که به خطّ حسینی و عاشورایی، پای بند بودند. اشک، دلیل عشق می‌شد و زبان دل و شاهد شوق.

2) تأکید و تشویق به عزاداری
سوگواری در فقدان یک عزیز، هم یک امر طبیعی و عاطفی است و نشانه فعّال بودن احساس‌‌ها و عواطف بشری در یک انسان و جامعه است و هم در مورد اهل‌بیت پیامبر یک «دستور دینی» است. هر چند برخی از کج‌‌فهمان، در اذهان مردم شبهه می‌‌آفرینند و این اصل را زیر سؤال می‌‌برند؛ امّا عمل پیامبر اسلام و امامان شیعه و توصیه‌های مکرّر آنان نسبت به گریستن بر سیدالشهدا و یاد کردن مصائب خاندان پیامبر و عزاداری برای آنان و مرثیه سرودن برایشان، زداینده هر شبهه در این زمینه است.
گریه بر شهید و غم برای فقدان یک عزیز، کاری انسانی و مقدس و ارزشمند است که در سیره پیامبر اکرم نیز وجود داشته است. گریه بر سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله(ع) در این میان نقش ویژه‌‌تری داشته و ائمّه معصومین، بر آن تأکید بسیار می‌کردند. 
به نقل از امام باقر
(ع): «امیرالمؤمنین (ع)  با دو تن از یارانش از «کربلا» گذر کرد. هنگام عبور از این سرزمین، چشمانش اشک‌آلود و گریان شد، سپس فرمود: اینجا مرکب‌هایشان بر زمین می‌خوابد، اینجا محل بار افکندن آنان است و اینجا خون‌‌هایشان ریخته می‌شود، خوشا به حال تو ای خاکی که خون دوستان بر روی تو ریخته می‌شود.
این در حالی بود که بیش از بیست سال به واقعه کربلا مانده بود و امام از شهدای سرزمین نینوا یاد کرد و برای آنان اشک ریخت». (بحارالانوار، ج 44، ص 258)
امام باقر
(ع) به کسانی که نمی‌‌توانند روز عاشورا به زیارت سیدالشهدا در کربلا بروند، دستور می‌دهد که در خانه‌ها برای امام حسین (ع) گریه و ندبه کنند و اهل خانه را هم به گریستن و اقامه سوگواری برای آن حضرت سفارش کنند و چون به یکدیگر می‌‌رسند، به هم تسلیت و تعزیت در این مصیبت بگویند. (کامل الزیارات، ص 174)
سابقه عزاداری و سوگواری بر مظلومیت خاندان پیامبر، بسیار دیرینه است. خود پیامبر و حضرت علی و فاطمه زهرا و فرشتگان و جنّ و انس بر مظلومیت «آل اللّه» گریسته و مجلس عزا برپا کرده‌اند. انبیای گذشته هم که پیش از به وقوع پیوستن حادثه عاشورا و مصائب خاندان پیامبر می‌‌زیستند، چون از این ماجراها آگاه شدند، اشک ریختند.
مرثیه‌سرایی و مدیحه‌گویی در قلمرو احیای نام و یاد این خاندان است و هر دو امری ستوده و مورد تشویق ائمّه است و نوعی نصرت و یاری جبهه حق به شمار می‌‌آید.
امام صادق
(ع) به «مسمع» که از سوگواران و گریه‌کنندگان بر عزای حسینی بود، فرمود: «خداوند، اشک تو را مورد رحمت قرار دهد. آگاه باش، تو از آنانی که از دل‌سوختگان ما به شمار می‌آیند و از آنانی که با شادی ما شاد می‌شوند و با اندوه ما غمگین می‌شوند. آگاه باش! تو هنگام مرگ، شاهد حضور پدرانم بر بالین خویش خواهی بود». (وسائل الشیعه، ج 10، ص .397)
از این‌گونه احادیث، در منابع حدیثی بسیار است که همه تشویق به عزاداری و گریه و مرثیه‌گویی، احیای یاد، رفتن به زیارت و غمگینی در راه مصیبت‌‌های آن مظلومان است و بیان ثواب‌های بی‌‌شمار این سنّت دینی که نقش مهمی در زنده نگه‌داشتن فکر و فرهنگ آن خاندان داشته و دارد و عامل استواری در پیوند نسل امروز، به‌ویژه جوانان، با آن الگوهای پاکی و پارسایی و جهاد و شهادت و فداکاری در راه حق است. چراکه اشک، خون می‌‌سازد و مجاهد و مبارز و شهید می‌‌پرورد.
دلی که به حسین بن علی و اهل‌بیت پیامبر، عشق ورزد، بی‌‌شک در سوگ آنان هم می‌‌گرید و با این گریه، مهر و علاقه درونی خود را نشان می‌دهد و با عزاداری در سوگ آنان، تجدید بیعت با کربلا و فرهنگ شهادت و امضای راه خونین شهیدان را ابراز می‌دارد.

3) آثار و نتایج اجتماعی و سیاسی
همچنان‌که اشاره شد، عزاداری برای شهیدان، به‌خصوص سیدالشهدا
(ع) ، هم مایه بقای نام و خاطره و آثار آن حماسه جاوید است و هم تأثیر عاطفی و پیوند درونی میان عزاداران و پیشوایان حق ایجاد می‌کند و هم نوعی روح مبارزه با ستم را در مردم احیا می‌کند.
عنصر شعر و ادبیات، در مرثیه‌‌خوانی به آن غنا بخشیده و موجب گسترش این موج، میان توده‌های وفادار به خاندان پیامبر(ص) شده است. «تأثیر عاطفی» و «گسترش سریع»، دو ویژگی مهم در اشعار مرثیه است. مردم نیز اشعار مدح و مرثیه را می‌‌خواندند و حفظ می‌کردند و مجالس خود را با آنها رونق می‌‌بخشیدند و تعالیم عاشورا از خلال همین مجالس به نسل‌‌های بعدی منتقل می‌شد.
پس می‌توان گفت: عزاداری برای سیدالشهدا، محور برنامه‌های حفظ‌کننده مکتب است و «این مجالسی که در طول تاریخ برپا بوده است و با دستور ائمّه این مجالس بوده است... ائمّه این قدر اصرار کردند به اینکه مجمع داشته باشید، گریه بکنید، چه بکنید، برای اینکه این حفظ می‌کند کیان مذهب ما را.»
حفظ مکتب و دستاوردهای تعالیم پیامبر، در سایه زنده‌‌ نگه‌داشتن «فرهنگ اهل‌بیت» بوده است و از آنجا که حکّام جور، پیوسته تلاش برای محو این فرهنگ داشتند، عزاداری خودبه‌خود رنگ سیاسی و مبارزاتی پیدا می‌کند. «بُعد سیاسی» در گریه و عزاداری، همان زنده نگه‌داشتن روحیه مبارزه با ستم و تشکّل انقلابیون شیعه با محوریت کربلا و شهدای عاشورا است. آن همه ثواب و اجر هم علاوه بر جهات تربیتی و اخروی، به لحاظ آثار و برکات اجتماعی نیز می‌باشد.
البته این هدف و نتیجه و این بعد حساس و مهم، وقتی است که امت مسلمان و انبوه عزاداران از جنبه «شکلی» آن بگذرند و به «محتوا» و «جهت» و حقیقت عزاداری برسند؛ و گرنه، اگر شعور، پشتوانه شور و احساس و عاطفه نباشد، این‌گونه مجالس و شعائر و سنّت‌‌ها از محتوا تهی می‌شوند و به تشریفاتی کم‌اثر، یا بی‌اثر تبدیل شده و عاشورا و اربعین بی‌‌خاصیت می‌‌گردند.
هر تجمّعی بهانه و محور می‌خواهد. هر چه محور گردهمایی مقدس‌‌تر و ژرف‌‌تر و فراگیرتر باشد، آن تجمعات هم ماندگارتر و پربارتر خواهد بود. پیروان اهل‌بیت، با عشق و محبتی که به آنان داشتند و با سوزوگدازی که در شهادتشان داشتند، بهترین زمینه را برای جمع شدن، دیدار و گفتگو کردن، متشکّل و منسجم شدن پیرامون خط فکری و سیاسی عاشورا و عترت داشتند. این برنامه‌ها به توصیه خود امامان بود و آثار خود را نیز در طول تاریخ نشان داد.
امروز اگر راه و فرهنگ و تعالیم اهل‌بیت، زنده و باقی است، در سایه همین برنامه‌های احیاگر و زنده‌‌ساز است. منابر حسینی و جلسات وعظ دینی، در همه شهرها و بخش‌‌ها و روستاها و خانه‌ها، همه به ذکر مصیبت و یادی از عاشورا ختم می‌شود و با گریستن چشم‌‌ها و سوختن دل‌ها، تعالیم مکتب در دل‌ها بیشتر نفوذ و رسوخ می‌‌یابد و این سبب ریشه دواندن حماسه کربلا در عمق جان‌‌ها و ژرفای تاریخ است.

4) نقش عزاداری در عصر حاضر
قیام کربلا درسی برای همیشه تاریخ و همه تاریخ و همه انسان‌ها بوده است. بزرگداشت آن حماسه و همدلی و همراهی با آن نیز تضمین‌‌کننده سعادتِ شیعه و مسلمانان متعهّد در همه زمان‌هاست.
امروز در عصر حاکمیت اسلام و ولایت در کشور امام زمان(عج) تکلیف گرامی‌‌داشت عاشورا و برگزاری پرشور مراسم سوگواری و تعظیم شعائر دینی و حفظ هرچه شکوهمندتر آیین‌های سنّتی درباره سیدالشهدا (ع)  همچنان پابرجاست و این مراسم و شعائر، تربیت‌کننده نسل باایمان و شستشودهنده روح و جان و بارور کننده ذهن و اندیشه‌ها نسبت به تعالیم مکتبی است.
پیوند زدن دل و جان و عواطف و احساسات نسل امروز و کودکان و نوجوانان با اهل‌بیت پیامبر (ص)و شهدای کربلا، نقشی بازدارنده در نسبت به مفاسد دارد و «چراغ یاد» و «مشعل عزا»، آنان را در کوره‌راه‌های زندگی، به حسین (ع) و کربلا می‌‌رساند.
پیام عاشورا در مقوله «یاد» و در بسترِ «عزاداری» برای عصر حاضر نیز همین است که حماسه‌های خونین و امیدبخش و انگیزه‌‌آفرین شهدا را زنده نگاه داریم و به هر شکلی با برنامه‌ریزی‌های حساب‌شده، موضوع شهادت، رزمندگان، جبهه‌های نبرد، تظاهرات و راهپیمایی‌ها، مبارزات پیش از انقلاب، شهدای عزیز، شرح حال و زندگی‌نامه آنان، فیلم‌‌های دفاع مقدّس و آثار هنری، نقاشی و طراحی و پوستر و امثال این‌گونه مظاهر مربوط به جهاد و شهادت و ایثار را که همه الهام از «عاشورا» گرفته‌‌اند، به «یاد» آوریم و جزو فرهنگ عمومی مردم سازیم و درس‌‌های نهضت کربلا را به‌مثابه یک درس عمیق، فراگیر سازیم. عزاداری، یکی از گام‌‌ها و اقدام‌‌های جاودانه ساختن درس‌‌های «قیام عاشورا» است.
پیاده‌روی اربعین
زیارت اربعین با پای پیاده، از نگاه تاریخی، ریشه در زیارت صحابی بزرگ و گران‌قدر رسول گرامی اسلام (ص)، جناب جابر بن عبدالله انصاری (رضی‌الله‌عنه) دارد. ایشان نخستین کسی بود که از مدینه به کربلا رفت و به زیارت امام حسین (ع) توفیق یافت. همچنین سنت مقدس پیاده‌روی برای زیارت امام حسین
(ع)، در روزگار امامان وجود داشت. ائمه اطهار (ع) می‌فرمودند: هر کس پیاده به زیارت امام حسین (ع) برود، پاداشی چنین و هر کس سواره برود، پاداشی چنان خواهد داشت.
مرحوم حر عاملی در کتاب شریف «وسائل الشیعه»، بابی با عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ الْمَشْی إِلَی زِیارَۀِ الْحسین
(ع) وَ غَیرِهِ» دارد. در این باب، هفت روایت در فضیلت زیارت امام حسین (ع) با پای پیاده آورده است که اهمیت این‌گونه زیارت را می‌رساند.
در شریعت اسلام، مستحب بودن پیاده‌روی با پای برهنه یا بدون آن، نه‌تنها در مورد زیارت، در چند مورد دیگر نیز وارد شده است. از جمله درباره استحباب پیاده‌روی به سوی مساجد، از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده است که فرمود: «کسی که به سوی یکی از مساجد پیاده حرکت کند، خداوند در مقابل هر گامی که در مسیر رفت و برگشت برمی‌‌دارد، به او ده حسنه پاداش می‌دهد، ده بدی از او دور می‌کند و وی را ده درجه بالا می‌برد».
پیاده‌روی برای زیارت در آموزه‌های شیعه، برای کسانی که با منابع روایی آشنا هستند، پذیرفتنی است و هیچ تردیدی در ثواب‌‌های زیاد آن وجود ندارد. بی‌‌تردید یکی از مصداق‌‌های پیاده‌روی برای کسب ثواب، پیاده‌روی در ایام اربعین امام حسین
(ع) است که علمای بزرگ شیعه، خود را ملزم به آن می‌دانستند تا از ثواب بی‌‌شمار آن بهره‌مند شوند.
زید مجنون، فردی عالم، فاضل و ادیب بود که در مصر، اقامت داشت و در سال 237 ه‍. ق، با پای پیاده به قصد زیارت امام حسین
(ع)، صحراها، بیابان‌ها، کوه‌ها و دره‌ها را پیمود تا به کوفه رسید و با بهلول عالم، ملاقات کرد. آن دو به اتفاق هم به قصد زیارت امام حسین (ع)، از کوفه بیرون شدند و به زیارت آن حضرت رفتند.
شیخ مرتضی انصاری، از جمله احیاکنندگان سنت پیاده‌روی برای زیارت امام حسین
(ع) بود. ایشان، پیاده از نجف به کربلا می‌آمد. میرزا حسین نوری، صاحب کتاب ارزشمند و فاخر «مستدرک الوسائل»، در عید قربان هر سال، با پای پیاده به کربلا می‌آمد. سید بحرالعلوم، در دسته عزایی که پیاده به کربلا می‌آمدند، حضوری پررنگ داشت. آیت‌الله مرعشی نجفی، بیست بار پیاده به همراه تعدادی از طلاب که همه از مراجع و بزرگان شدند، به کربلا مشرف شد.
دلیل دیگر بر اهمیت و ثواب پیاده‌روی زیارت اربعین حسینی، روایتی از نبی اکرم (ص) است که فرمود: «افضل الاعمال احمزها». پیام حدیث شریف این است که وقتی کاری عبادت باشد، هرچه سخت‌تر و با رنج بیشتر انجام شود، ارزش و فضیلت بیشتری خواهد داشت. زیارت امام حسین (ع)، اگر واجب نباشد، مستحب است؛ بنابراین هرچه با رنج و مشقت بیشتر توأم باشد، اجر و پاداش بیشتری خواهد داشت.
از دلایل دیگر بر فضیلت پیاده‌‌روی زیارت اربعین، حدیث شریف نبوی است که همه عبادات و اعمال بندگان خوب خداوند را در برمی‌گیرد و استحباب مسئله مورد بحث نیز به خوبی از آن استفاده می‌شود. پیامبر اکرم (ص)فرمود: «مَنْ اِغْبرّت قدماه فی سبیل الله حَرَّمَها عَلَی النّار؛ هر کس قدم‌هایش در راه خداوند عزوجل، غبارآلود شود، خداوند آتش را بر وی حرام می‌کند».
ین حدیث شریف، در منابع روایی شیعه و اهل سنت آمده است و از آن، می‌توان بر پیاده رفتن در امور عبادی، از جمله زیارت امام حسین (ع) استدلال کرد. افزون بر اینها، در روایات آمده است که امام حسن (ع) ، برای زیارت حج، 25 بار پیاده سفر کرد(تاریخ الخلفاء، ص73)؛ درحالی‌که مرکب در اختیار داشت. حاکم نیشابوری، محدث بزرگ اهل سنت، از عبدالله بن عبید، این‌گونه روایت کرده است: «حسن بن علی (ع) ، 25 سفر پیاده به حج رفت. مرکب‌های راهوار او را، بدون سوار همراهش می‌کشیدند». نظیر این روایت را ابن‌‌جوزی، احمد بن علی الجصاص، ابوعبدالله فاکهی، ابوبکر بیهقی، سلیمان بن احمد طبرانی و بسیاری دیگر از محدثان اهل سنت نیز نقل کرده‌اند.
سنت پیاده‌روی برای زیارت در بین انبیاء گذشته نیز، رایج بود. در روایات آمده است که حضرت آدم(ع)، چهل بار پیاده حج به جا آورد. در برخی روایات، رقم هفتاد بار ذکر شده است. ابن عباس، صحابی معروف، از اینکه نتوانسته بود در جوانی، با پای پیاده حج به جا آورد، بسیار پشیمان بود و افسوس می‌‌خورد. از وی روایت شده است که می‌گفت پشیمان نشدم به چیزی که اتفاق افتاد، مگر به اینکه پیاده به سمت خانه خدا نرفتم؛ چون از رسول‌خدا (ص)شنیدم که فرمود: «هر کس با پای پیاده حج به جا آورد، خداوند برای او، ثواب هفتاد هزار ثوابی که در خانه خودش انجام شده است، می‌‌نویسد»(المحاسن- ۷۰).
کسی پرسید: «ثواب کارهای خوب در خانه خدا چقدر است؟». حضرت فرمود: «هفت میلیون حسنه به حساب می‌آید». سپس فرمود: «ثواب حج پیاده بر سواره، مثل نور ماه کامل در آسمان است نسبت به بقیه ستارگان». امام حسین (ع) نیز پیاده به حج می‌رفت، درحالی‌که مرکب ایشان، در پشت سر حرکت می‌کرد»(وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص۸۱).
ویژگی‌های پیاده‌‌روی اربعین
پیاده‌روی اربعین نوعی سیر و سلوک توأم با ریاضت است که انسان را برای مدت کوتاهی از تعلقات دنیایی جدا کرده و انبساط و معنویتی کم‌نظیر برایش به ارمغان می‌آورد. نوع برخورد مردم عراق با زائران اربعین و پذیرایی رایگان و مخلصانه از این حجم انبوه مهمانان، در هیچ جای دنیا مورد مشابهی ندارد و در دنیای امروز که انسانیت قربانی روابط سرد و منفعت‌محور است، یک معجزه انسانی به شمار می‌رود. این آیین پرشور و باشکوه دارای مؤلفه‌ها و ویژگی‌های مهم، منحصربه‌فردی است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:
1. صبغه بین‌المللی
عراقی‌ها از دیرباز در چنین ایامی از شهرهای مختلف به سمت کربلا پیاده حرکت می‌کنند که اصطلاحاً به آن «مشایه» می‌گویند؛ اما طی سال‌های اخیر خیل زائران از دیگر کشورها به آنان پیوسته و این مراسم صبغه جهانی یافته است. حضور زائران از کشورهای مختلف به این مراسم اهمیت خاصی بخشیده و آن را تبدیل به یک کنگره عمومی کرده است. زیارت اربعین در حال حاضر بزرگ‌ترین اجتماع بشری است که هر ساله در یک زمان خاص انجام می‌شود.
2. حرکت فرامذهبی
درست است که خاستگاه اصلی مراسم اربعین در میان شیعیان است، اما این آیین فقط مختص به مذهب شیعه نیست؛ بلکه شمار زیادی از اهل سنت و نیز پیروان سایر ادیان از نقاط مختلف جهان در این آیین مقدس شرکت می‌کنند. هر ساله گزارش‌هایی از حضور سنی‌ها، مسیحیان، آشوریان، صائبی‌ها و... در مراسم اربعین منتشر می‌شود.
فرامذهبی و فرادینی بودن اربعین به دلیل جهانی بودن شخصیت امام حسین (ع)و حادثه کربلا است. شخصیتی که وجدان‌های بیدار را در هر زمان و مکانی مجذوب خود نموده و در دل عاشقان شعله‌ای برافروخته که هرگز خاموش نمی‌شود.

3. پیام وحدت
همایش چند میلیونی اربعین، نماد پرشکوه وحدت مسلمانان است. در شرایطی که منطقه غرب آسیا شاهد فتنه‌انگیزی و جنگ‌های فرقه‌ای و خشونت کور گروه‌های تکفیری ـ تروریستی است، صفوف یکپارچه و میلیونی اربعین چالشی بزرگی علیه این جریانات انحرافی و حامیان آن‌ها محسوب می‌شود. راه‌پیمایان مراسم اربعین با شکل‌دهی این رویداد عظیم صلح‌آمیز و سرشار از دوستی و همدلی، به تکرار پیام آزادگی و انسان‌دوستی و حق‌خواهی سالار شهیدان می‌پردازند.
4. آثار سیاسی
اربعین بزرگ‌ترین همایش و نمایش قدرت مسلمانان خصوصاً شیعیان است. اربعین به‌مثابه عرض‌اندام فرهنگ مقاومت در برابر ظلم و ستم قلمداد می‌شود. اربعین در شرایطی که منطقه شاهد قطب‌بندی‌ و صف‌آرایی میان محور مقاومت و جبهه سازش است، پیام‌های آشکار سیاسی به دوست و دشمن ارسال می‌کند.
5. بازتولید گفتمان انقلاب اسلامی
مؤلفه‌های اربعین دقیقاً منطبق با مصادیق گفتمان انقلاب اسلامی است. ظلم‌ستیزی، عزت و آزادگی، احیای هویت و اقتدار و وحدت مسلمانان از جمله شعارهای انقلاب اسلامی است که چهل سال پیش موج تازه‌ای در منطقه و جهان آفرید و اینک اربعین تبدیل به بستر تازه‌ای برای بازتولید همان شعارها شده است.
6. مکتب بی‌نظیر اخلاق و انسانیت
زیارت و پیاده‌روی اربعین یک سفر معنوی است که آثار اخلاقی بی‌شماری در بردارد. زائر امام حسین (ع) در این ایام سبک تازه‌ای از زندگی را تجربه می‌کند؛ زیرا همه شئون و مناسبات در این ایام بر محور سیدالشهدا (ع)  شکل می‌گیرد. در چنین شرایطی معرفت و محبت زائر به ابی‌عبدالله فزونی می‌یابد و با تأسی به امام خود، به مقام ایثار و فداکاری و بذل و بخشش نسبت به دیگران نائل می‌شود. از طرفی، سفر اربعین به‌ویژه اگر با پای پیاده باشد، دارای سختی‌های متعددی است که هر چند جسم زائر را می‌فرساید، اما جانش را صیقل داده و روحش را سبک می‌سازد. در واقع این سفر نوعی سیر و سلوک توأم با ریاضت است که انسان را برای مدت کوتاهی از تعلقات دنیایی جدا کرده و انبساط و معنویتی کم‌نظیر برایش به ارمغان می‌آورد. نوع برخورد مردم عراق با زائران اربعین و پذیرایی رایگان و مخلصانه از این حجم انبوه مهمانان، در هیچ جای دنیا مورد مشابهی ندارد و در دنیای امروز که انسانیت قربانی روابط سرد و منفعت محور است، یک معجزه انسانی به شمار می‌‌رود.
7. اربعین به‌مثابه ابررسانه
درحالی‌که تبادل اطلاعات در بستر رسانه و وسایل نوین ارتباط‌جمعی، تحولات چشمگیری در جهان امروز ایجاد کرده است، مراسم اربعین به عنوان یک پدیده بی‌نظیر از تجمع میلیونی انسان‌ها، از ظرفیت شگرف رسانه‌ای برخوردار است. افزون بر رسانه‌های رسمی، هر زائر اربعین می‌تواند حامل خبر و پیام _اعم از مکتوب، صوتی و یا تصویری_ به دیگران در اقصی نقاط دنیا باشد. ظهور شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی، چنین امکانی را به خوبی فراهم کرده است.