کد درس: 2030203
هدف کلی: آشنایی با انقلاب اسلامی عوامل و مبانی
عنوان جزئی: هدف حکومت اسلامی
مدت‌زمان: 60 دقیقه
ثبت گزارش

وجه بیان:
ریشه‌های انقلاب اسلامی را می‌توان به سه عنوان: عدالت اجتماعی، احیای اندیشه‌های اسلامی و عدم وابستگی به قدرت‌های خارجی (استقلال) تقسیم‌بندی کرد. با توجه‌ به این ریشه‌ها می‌توان بی‌عدالتی اجتماعی در حکومت پهلوی را به‌عنوان یکی از عوامل انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار داد.

هدف شناختی:
ضرورت تشکیل یک حکومت اسلامی برای استقرار اندیشه و ارزش‌های اسلامی و اجرای احکام الهی را می‌فهمد.
با مصادیق تقابل حکومت پهلوی با اندیشه اسلامی آشنا می‌شود.
توانایی مقایسه این دو حکومت را به دست می‌آورد.


هدف عاطفی:
نسبت به انقلاب و نظام اسلامی به عنوان حافظ ارزش‌ها و اندیشه‌های اسلامی علاقه‌مند می‌شود.


هدف رفتاری:
مطالعه نسبت به مبانی انقلاب اسلامی را در دستور کار قرار می‌دهد.
در اجرای احکام اسلامی در حد توان می‌کوشد.


جملات کلیدی:
امام خمینی (ره): «تشکیل حکومت اسلامی یکی از احکام اولیه اسلام است به‌طوری‌که ایجاد آن مقدم بر تمامی احکام فرعیه حتى نماز، روزه و حج است. چه اینکه حکومت اسلامی شعبه‌ای از ولایت مطلقه رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله وسلم است». (صحیفۀ امام، ج 20، ص 452-451)
مقام معظم رهبری: «امامت، یعنی پیشوایی روحی و معنوی و پیوند عاطفی و اعتقادی مردم؛ اما سلطنت یعنی حکومت با زور و قدرت و فریب؛ بدون هیچ‌گونه علقه‌ای معنوی و عاطفی و ایمانی. این دو، درست نقطه مقابل هم است. امامت، حرکتی در میان امت، برای امت و در جهت خیر است. سلطنت، یعنی یک سلطه مقتدرانه علیه مصالح مردم و برای طبقات خاص؛ برای ثروت‌اندوزی و برای شهوت‌رانی گروه حاکم». (تحلیلی بر قیام اباعبدالله الحسین و امتداد تاریخی آن، مورخ 26/01/1397 به آدرس farsi.khamenei.ir/others-note?id=48482
مقام معظم رهبری: «انقلاب برای این است که جامعه را عوض کند و عوض کردن جامعه برای این است که اخلاق انسان‌ها عوض شود و انسان‌ها به خوبی تربیت شوند». (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم مورخ 23/04/1372 به آدرس farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2674&nt=2&year=1372&tid=1726)

​​​​​​​

کلیدواژه:
حکومت اسلامی ▪ انقلاب اسلامی ▪ اهداف انقلاب اسلامی

سؤالاتی که ارائه این عنوان به آن‌ها پاسخ می‌دهد:
​​​​​​​​​​​​​​
تشکیل یک حکومت اسلامی چه ضرورت‌هایی دارد؟
حکومت پهلوی چه تقابل‌هایی با اندیشه اسلامی داشت؟
تفاوت‌های نظام اسلامی و نظام پهلوی چیست؟

اهـــداف درس

ورود به بحث:
پرسش درباره سؤالات کلیدی طرح درس
پرسش در این خصوص که مگر در زمان شاه احکام اسلامی اجرا نمی‌شد؟
پرسش در این خصوص که چرا اقشار مرفه نیز در انقلاب شرکت داشتند؟


زمان و مکان پیشنهادی:
​​​​​​​​​​​​​​
مربیان عزیز می‌توانند زمان‌ها (اعیاد، وفیات و مناسبت‌های ملی) و مکان‌های خاصی (مانند حرم‌های ائمه و امامزادگان، گلزار شهدا و ...) را با توجه‌ به محتوای درس، غیر از فضای همیشگی جلسه در نظر بگیرند.
ایام پیروزی انقلاب اسلامی

روش های درس

​​منابـع پیشنهادی

توضیحات سودمنـد

حکومت‌ها بر حسب ماهیت و مصدر مشروعیت خویش اهداف و مقاصدی دارند که در جهت نیل به آن تلاش می‌کنند؛ اما حکومت‌های دینی علاوه بر تأمین نیازهای مادی و معیشتی، دغدغه دین و ارزش‌های آن را نیز دارند. استاد شهید با استناد به روایت ذیل از امام علی(ع) اهداف کلی حکومت اسلامی را تشریح می‌کند که به اختصار ذکرمی شود:
 امام علی (ع) ضمن رد هدف جاه‌طلبی و تحصیل مال و منال دنیا در حکومت خویش، می‌فرماید: «و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الأصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطلۀ من حدودک». (پیام امام امیرالمؤمنین علیه ‏السلام، ج‏5، ص: 423-419)
1) بازگشت به اسلام راستین: 
در هر دینی به مرور زمان، اصول و ارزش‌های نشانگر راه سعادت و تکامل انسان، مورد بی‌مهری و کم‌توجهی مردم یا گروه خاصی قرار می‌گیرد. چه‌بسا، اصول آن «فروع» و فروع آن «اصول» انگاشته شود. کما اینکه امر فوق درباره احکام و آموزه‌های اجتماعی اسلام اتفاق افتاده است. مثلاً ارج و تکریم دین از آزادی، عدالت و مخالفت با تبعیض طبقاتی از آموزه‌هایی است که گوهر آنها طی قرون متمادی بر مسلمانان ناشناخته مانده بود و کشف و عرصه آن، یک هدف مقدس برای حاکم اسلامی است که دغدغه دین دارد. به دیگر سخن حاکم اسلامی در اولین گام باید دین را از غیر دین تفکیک کرده و آموزه‌های ناب و سره آن را که مطابق فطرت و سازگار با هر عصری است به تشنگان معرفت و جهانیان عرضه نماید. این گنجینه عظیم از ارزش‌های انسانی که در معارف اسلامی نهفته بود، تقریباً از سنه (۱۳۲۰) به بعد در ایران به وسیله یک عده از اسلام‌شناسان خوب و واقعی وارد خودآگاهی مردم شد.
2) توسعه اقتصادی:
برخی بر این گمان‌اند که دین و حکومت دینی همه هم و غم خود را معطوف نیازهای معنوی و اخروی مردم نموده و بدین‌سان از عمران و آبادی و توسعه کشور بازمی‌ماند. درحالی‌که خود دین عکس آن را به این معنا که توسعه اقتصادی کشور آن هم به نحو شاخص و چشمگیر جزء اهداف حکومت دینی و اسلامی است، مدنظر دارد.
3) اصلاح روابط اجتماعی:
یکی دیگر از اهداف حکومت دینی اصلاح روابط طبقات مختلف جامعه است؛ مثلاً حکومت با طرفداری از مظلوم به احقاق حق وی از ظالم در هر مقام و منصبی که باشد، بپردازد و امنیت جامعه را به نحوی تنظیم نماید که طبقات مختلف جامعه به یکدیگر تعدی نکنند و این امنیت دو طرفه است یعنی در جامعه اسلامی باید سرمایه‌های مردم از امنیت کامل برخوردار باشند و کسی به آن تعدی نکند و در سوی دیگر، در صورت تعدی شخص متمول به حقوق ضعیف باید حکومت از آن دفاع کند.
شهید مطهری درباره حفظ امنیت سرمایه و اجتماع می‌گوید حضرت علی (ع) در آن فرمانی که به مالک اشتر نوشته است می‌گویند: «مالک! تو باید به‌گونه‌ای حکومت بکنی که مردم تو را به معنای واقعی تأمین‌کننده امنیتشان و نگهدار هستی و مالشان و دوست عزیز خودشان بدانند.» (آینده انقلاب اسلامی، ص30)
همچنین شهید مطهری درباره تأمین امنیت قضایی برای تمامی طبقات خصوصاً قشر آسیب‌پذیر و ضعیف می‌گوید: امیرالمؤمنین می‌فرماید که من این جمله را غیر مرۂ یعنی نه خیال کنی که یک بار بلکه مکرر از پیغمبر(ص) شنیدم که فرمود: «لن تقدس امۀ حتى یُؤخَذَ للضَّعیف حقُّه من القوِىّ غیْرَ مُتَعْتَع‏؛ امتی به مقام قداست نمی‌رسد مگر آن وقت که وضع به این منوال باشد که ضعیف، حقش را از قوی بگیرد بدون لکنت کلمه». (آینده انقلاب اسلامی، ص30)
علامه شهید در جای دیگر، دفاع از حقوق مظلوم و از بین بردن فاصله طبقاتی را هدف حکومت على(ع)ذکر می‌کند. “على (ع) از آن جهت خلافت را به عهده گرفت که جامعه به ظالم و مظلوم و مرفه و محروم تقسیم شده بود."
4) قانون‌گرایی:
«و تقام المعطلۀ من حدودک»، مراد از اجرای حدود تعطیل‌شده، احیای مطلق قوانین الهی اعم از جزایی و غیر است. حضرت در این فراز اشاره به بعضی مسامحه‌کاری‌های خلفای پیشین می‌کند که بعضاً روی حساب‌های شخصی از اجرای حدود و احکام شریعت جلوگیری می‌کردند. حضرت همه مردم را در مقابل «قانون» الهی یکسان می‌دید و از هر کس و از هر گروه و صاحب‌منصبی جرم و خلافی صادر می‌شد، بدون هیچ‌گونه ملاحظه سیاسی، اجتماعی، فامیلی و آشنایی او را به پای محکمه می‌کشاند.
حضرت در مقام عمل خود به این اصل مهم پایبند بود و همان‌طوری که تاریخ ضبط کرده است، آن حضرت برخوردهایی با بستگان نزدیک خود مثل ابن عقیل برادرش، ابن عباس دانشمند معروف و معتمدش و دیگر نمایندگان خود داشته است.