کد درس: 3050902
هدف کلی:
آشنایی با قرآن و تفاوت آن با دیگر کتب آسمانی
​​​​​​​
عنوان جزئی:رسالت قرآن​​​​​​​​​​​​​​
​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​مدت زمان: 60 دقیقه
​​​​​​​​​​​​​​
ثبت گزارش

وجه بیان:
بنا به گفت استادِ شهید، آیت‌الله مرتضی مطهری در صفحات ۳۳ و ۳۴ کتاب آشنایی با قرآن «در تحلیل محتوای قرآن بهتر است کار را از اینجا شروع کنیم که ببینیم قرآن خودش درباره خودش چه نظری دارد و خود را چگونه معرفی می‌کند؟ اولین نکته‌ای که قرآن درباره خود می‌گوید این است که این کلمات و عبارات، سخن خداست و توضیح دیگری که قرآن درباره خود می‌دهد، معرفی رسالتش است که به‌مانند آیه ۱۴ سوره ابراهیم «کتابٌ انْزَلْناهُ الَیک لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ الَی النّورِ» پاره کرده زنجیرهای جهل و گمراهی و ستم و تباهی اخلاقی و اجتماعی و در یک کلمه نابودکردن ظلمت‌ها و هدایت به سمت عدالت و خیر و روشنایی و نور است»؛ بنابراین با مشخص‌شدن رسالت حقیقی قرآن برای فراگیران، نگاه آنان به قرآن عمیق و هدایتگرانه می‌شود و ذهنشان از گزند بسیاری از شبهات در امان خواهد ماند.

هدف شناختی:
با رسالت حقیقی قرآن یعنی هدایت و راهنمایی بشر برای خروج از تاریکی‌ها به‌سوی نور آشنا می‌شود.
با این مفهوم که هرآنچه برای هدایت بشر در همه اعصار و دروان لازم است در قرآن آمده است، آشنا می‌گردد.


هدف عاطفی:
با قرآن به‌عنوان منبع هدایت الهی مأنوس می‌شود.

هدف رفتاری:
مطالعه مستمر و منظم قرآن جزو برنامه‌های روزمره زندگی‌اش قرار می‌گیرد.
برای آشنایی با تفسیر و تدبر در قرآن برنامه‌ریزی و تلاش می‌کند.


جملات کلیدی:
قرآن کریم: «الم ذَٰلِک الْکتَابُ لَا رَیبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ؛ الم (از رموز قرآن است). این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است» (بقره - ۲ و ۱)
قرآن کریم: «وَلَنُسْکنَنَّکمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ۚ ذَٰلِک لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ؛ و محققاً ما شما رسولان (و پیروانتان) را در سرزمین کافران پس از هلاک آن‌ها (با آسایش و ایمنی) ساکن می‌گردانیم و این (آسایش) نصیب کسی است که از مقام من خائف است و از وعده قهر و عقاب من می‌ترسد» (ابراهیم - ۱۴)
قرآن کریم: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزِیزٌ؛ همانا ما پیامبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به‌راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بی‌نیاز) است» (حدید - ۲۵)
امام صادق (ع): «هیچ‌چیز نیست که دو نفر در آن اختلاف کنند، مگر آنکه برای آن در کتاب خدای عزوجل، اصلی است؛ ولی اندیشه و عقل مردم بدان نمی­رسد» (کافی، ج ۱، ص ۶۰)
امام خمینی (ره): «کتاب‌های آسمانی هم [‏‏که‏‌] بالاترینش کتاب قرآن کریم است، تمام مقصدش همین است که معرفی کند حق‌تعالی را با همۀ اسماء و صفاتی که دارد» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۴۰۹)
مقام معظم رهبری: «هدایت قرآن به یک منطقه محدودی از زندگی بشر اختصاص ندارد؛ هدایت قرآنی، مربوط به همه گستره عظیم زندگی بشر است؛ یعنی این‌جور نیست که قرآن در یک‌بخشی انسان را هدایت کند و در یک بخش دیگری از مواردِ موردنیاز بشر و زندگی بشر، انسان را مهمل بگذارد و بی‌اعتنا عبور بکند؛ نه، قرآن مشرِف به همه گوشه و کنارهای صحنه زندگی و میدان حضور بشر است؛ از عروج معنوی انسان و کمال معنوی انسان بگیرید - که بالاترین خواسته بشر همین عروج معنوی و قرب الهی و معرفت الهی و محبّت الهی و جوار الهی است که بالاترین نیاز است - تا مسئله جوامع بشری و اداره جوامع انسانی و بشری و اقامه عدل و رفتارهای مدیریّتی برای اداره جوامع انسانی، و دفع دشمنان گوناگون - دشمنان باطنی و دشمنان ظاهری، دشمنان اِنسی و دشمنان جنّی - با مجاهدت و با جهاد، یا رفع دشمنی‌ها، همه این میدان‌ها مورد هدایت قرآنی است؛ تا اخلاق، تا خانواده، یا تربیت فرزند و امثال اینها، تا مسئله آرامش و سکون روحی، سکینه و آرامش روانی انسان که یکی از مهم‌ترین نیازهای انسان است و فرونشاندن تلاطم‌های درونی‌ای که انسان در حوادث زندگی با آن‌ها مواجه می‌شود، و تا توصیه به علم و شناخت طبیعت که انسان بایستی به سمت علم، به سمت دانایی، به سمت کشف حقایق طبیعت و حقایق عالم وجود حرکت بکند، و تا رفتارهای فردی انسان و ازاین‌قبیل، همه عرصه‌های زندگی، در قرآن درس و هدایت دارد؛ یعنی قرآن بر همه بخش‌های زندگی انسان ناظر و برای همه آن‌ها یک راهنمایی و هدایتی دارد و برای هر بخشی از زندگی انسان درسی دارد که این سرفصل‌های مهمّی که حالا من یک مقداری از آن را گفتم و سرفصل‌های مهمّ دیگری هم وجود دارد، اینها همه در قرآن مطرح شده است و چقدر غافل‌اند کسانی که خیال می‌کنند قرآن به مسائل زندگی، به مسائل سیاست، به مسائل اقتصاد، به مسائل حکومت کار ندارد؛ نه، بخش عمده قرآن راجع به همین مسائل اجتماعی زندگی است» (بیانات در محفل انس با قرآن کریم مورخ ۲۵/۰۱/۱۴۰۰ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47709)
شهید مطهری: «توضیحی که قرآن درباره خود می‌دهد معرفی رسالتش است که عبارت از هدایت ابناء بشر و راهنمایی آن‌ها برای خروج از تاریکی­ها به‌سوی نور» (آشنایی با قرآن، ص ۳۳)

کلیدواژه:
رسالت قرآن - علوم غیردینی در قرآن

سؤالاتی که ارائه این عنوان به آن‌ها پاسخ می‌دهد:        
رسالت حقیقی قرآن چیست؟
عبارت « هرآنچه برای هدایت بشر در همه اعصار و دروان لازم است در قرآن آمده است» به چه معناست؟


اهـــداف درس

ورود به بحث:
پرسش از مفاهیم کلیدی درس
ارائه و تحقیق توسط فراگیران جلسه

زمان و مکان پیشنهادی:
ایام ماه مبارک رمضان
نمایشگاه قرآن

روش های درس

​​منابـع پیشنهادی

توضیحات سودمنـد


•    رسالت قرآن
هر وصف کمالی که خدای سبحان برای قرآن کریم یاد فرمود، به منزله شرح رسالت آن است، چون توصیف رسول در حکم تبیین قلمرو رسالت و محدوده پیام‌رسانی آن و کیفیت ابلاغ پیام و ثمره عمل به ندای اوست، مثلاً اگر قرآن به صفت‌هایی از قبیل کریم، مجید و هادی موصوف شد؛ یعنی پیام کرامت و مجد و رهبری دارد.
1.    توصیف قرآن به نور
از این رهگذر می‌توان از توصیف قرآن به نور، چنین استفاده نمود که پیامش نوربخش و تدبر در آن روشنگر و عمل به آن جامعه انسانی را نورانی می‌نماید: «یا اَیُّهَا النّاسُ قَد جائکمْ بُرهانٌ مِنْ رَبِّکم وَ اَنزَلْنا اِلَیْکمُ نوراً مبیناً» ای مردم دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده و نور آشکاری به‌سوی شما نازل کردیم (نساء – ۷۴) و چون نوربخشی از اوصاف عامه پیام‌های آسمانی است، و در این جهت فرقی بین پیام‌آوران الهی نیست مگر در شدت و ضعف آن، دربارهٔ تورات اصیل و تغییر نکرده موسی کلیم - علیه‌السلام - چنین آمده است: «قُلْ مَنْ اَنزَلَ الْکتابَ الَّذی جاءَ بِه مُوسی نوراً و هُدَیً لِلنّاسِ»بگو چه کسی کتابی را که موسی آورد، نازل کرد؟ کتابی که برای مردم نور و هدایت بود (انعام – ۹۱).
2.    هدف اصلی قرآن
با استظهار از توصیف قرآن به نور، هدف والای این کتاب آسمانی همانا نورانی نمودن مردم است و همین مطلب به‌صورت صریح در سوره ابراهیم - علیه‌السلام - چنین بیان شده است: «آلر کتابٌ اَنزَلْناهُ اِلَیْک لِتُخْرِجَ النّاس مِنَ الْظلماتِ اِلَی النُّور بِاِذْنِ ربَّهِمْ اِلی صِراطِ الْعِزیزِ الحَمید» این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی‌ها به‌سوی روشنائی به فرمان پروردگارشان درآوری به‌سوی راه خداوند توانا و ستوده (ابراهیم - ۱۴). یعنی اگر ولایت مؤمنان برعهدهٔ خداست: «الله ولّیُ الّذینَ آمنُوا» (بقره – ۲۵۷) و ثمره این ولایت اخراج آنان از هرگونه تیرگی و تاریکی است، خواه به‌صورت دفع نسبت به پاکان و معصومان، و خواه به‌صورت رفع نسبت به تبهکاران از اهل ایمان: «یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلماتِ اِلَی النّور.» خدا ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند، آن‌ها را از تاریکی‌ها به‌سوی نور بیرون می‌برد (بقره - ۲۵۷).
3.    نورانیت قرآن
بهترین وسیله نورانی نمودن مردان باایمان، همانا فرستادن قرآن است و کامل‌ترین مظهر این نام شریف همانا وجود مبارک انسان کامل یعنی نبی اکرم - صلّی اللّه علیه و آله - است؛ لذا اخراج از ظلمت‌ها به نور که از اوصاف فعلی خداست به پیامبر گرامی منسوب شد و چون هرگونه فعل یا وصفی ناشی از گوهر ذات فاعل و موصوف آن است اگر سایر رسالت‌های قرآن در قسم فعل یا صفت مطرح است این وصف ممتاز در پیرامون گوهر ذات انسان‌ها سخن می‌گوید، یعنی هدف والای قرآن، نورانی نمودن ذات افراد جامعه است و اگر فرد یا جامعه در مقام گوهر ذات خویش، نورانی شد حتماً در مقام وصف از فضائل نفسانی برخوردار بوده و در مقام فعل صاحب رفتارها و کردارهای محمود و ممدوح خواهد بود، زیرا گر چه صلاح صفت یا فعل مستلزم صلاح گوهر ذات نیست، ولی صلاح گوهر ذات حتماً پشت سرش صلاح وصف یا فعل خواهد بود، لذا هر کس که جزء صالحین بوده، حتماً مصداق «عَمَلَوا صالحاً» است لیکن عکس آن حتمی نیست، و کسی که در گوهر ذات خویش از نورانیت قرآن برخوردار شد، سیره آن در منطقه حیات خویش روشن است: «یا اَیُّها الّذین آمنُوا اتَّقُوا الله و آمَنُوا بِرَسُولِه یؤتِکمْ کفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجعَلْ لَکم نُوراً تَمْشُونَ بهِ...» (حدید – ۲۸).
•    بحث در خصوص وجود همه علوم در قرآن
پرسش: آیا این نظر که همه علوم در قرآن وجود دارند، ادعای درستی است یا نه؟
چند دیدگاه، در این باره وجود دارد که عبارت‌اند از:
۱- دیدگاه حداکثری؛
بر اساس این دیدگاه، تمام علوم در قرآن موجودند؛ به دلیل آیه مذکور و آیه ۸۸ سوره نحل که می‌فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیک الْکتابَ تِبْیاناً لِکلِّ شَی ءٍ؛ ما کتاب را بر تو نازل کردیم که روشن‌کننده هر چیزی است». ازاین‌رو، همگان می‌توانند با سعی و تلاش خود و متناسب با رشته تخصصی خود، حتی دانش‌های مختلف شیمی و فیزیک را از قرآن استخراج کنند و حقایق را کشف کنند. اسکندرانی در «کشف‌الاسرار النورانیه»، طنطاوی در کتاب «الجواهر فی تفسیر القرآن» و ابن کثیر در «تفسیر القرآن العظیم» و ملامحسن فیض کاشانی، از این گروه‌اند.
۲- دیدگاه حداقلی؛
بر اساس این دیدگاه، قرآن تنها به بیان عقاید و ارزش‌ها پرداخته است و طرح مسائل علمی با قدسی بودن قرآن و دین، سازگار نیست. عبدالکریم سروش در «فربه‌تر از ایدئولوژی» از این گروه است. ناگفته نماند که طرح مسائل علمی در قرآن، با قدسی بودن آن منافات ندارد؛ چنان که ظاهر بسیاری از آیات قرآن، درباره کارهای دنیایی مردم، جنگ‌وصلح آن‌ها و دقت در پدیده‌های طبیعی و زمین و آسمان است.
۳- دیدگاه اعتدالی؛
همه علوم در قرآن وجود ندارند؛ بلکه قرآن، کتاب هدایت است و برخی علوم دیگر به مناسبت‌های گوناگون، تنها مورد اشاره قرار گرفته‌اند. علامه طباطبائی (ره) و شهید مطهری از این گروه هستند. بر اساس این دیدگاه، آیه ۸۸ سوره نحل (وَ نَزَّلْنا عَلَیک الْکتابَ تِبْیاناً لِکلِّ شَی ءٍ)، درست است که مربوط به همین قرآن کریم است؛ ولی روشن‌کننده هر چیزی در موضوع خودش است و موضوع قرآن، هدایت بشر است؛ نه علوم‌تجربی و ریاضی و فیزیک؛ بلکه هر چیزی راجع به هدایت لازم باشد، در قرآن هست.
فرض کنید در یک کتاب شیمی، دانشمندی می‌نویسد: من در این کتاب، از هیچ مسئله‌ای فروگذار نکردم؛ منظور چیست؟ مسلماً مقصود او، مسائل مربوط به موضوع همان کتاب، یعنی شیمی است. قرآن نیز کتاب هدایت و کتاب انسان‌سازی است و اگر گفته شود همه چیز در آن است، منظور آن چیزهایی است که مربوط به هدایت است.
در آیه شریفه، لفظ «کل شی‌ء» آمده، اگر منظور آیه خاص هدایت بود، مخصّص  آن را می‌آورد و حالا که نیاورده، پس مرادش عموم است؛ به‌ویژه کلمه «کل» که نص در عموم است؛ پس چرا می‌گویید: قرآن فقط مربوط به هدایت است؟ گاهی مخصّص، لفظی و گاهی عقلی است. مخصّص لفظی هم گاهی متصل است و گاهی منفصل. باید دانست که قید و مخصّص عقلی نیز از شمار قرائن متصل محسوب می‌شود؛ زیرا مطلب آن قدر روشن بوده که نیاز به ذکر مخصّص وجود نداشته، قرینه عقلی گاهی از لفظ هم دلالتش بیشتر است.
در این جا قرینه و قید و مخصّص عقلی، این است که اگر همه علوم در قرآن وجود می‌داشت، امور زیر لازم می‌آمد: اولاً، مثنوی هفتاد من می‌شد. ثانیاً، باید آن مطالب از قرآن فهمیده می‌شد و صرف ادعا، فائده ندارد؛ درحالی‌که فهم علوم و دانش‌های مختلف، مانند شیمی و فیزیک از قرآن، مشکل است. پس به قرینه عقلی در این آیه و ظهور آیات دیگر، معنای آیه این است که قرآن، کتاب هدایت بشر است و آن چه در این باره لازم است، فروگذار نشده است.
درباره آیه شریفه: «لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کتابٍ مُبِینٍ؛ هیچ تر و خشکی نیست مگر این که در کتاب مبین موجود است» (انعام – ۵۹)، نیز برخی گفته‌اند: «منظور از «کتاب مبین»، لوح محفوظ و کتاب علم غیب الهی است که فراتر از این قرآن است».
البته می‌توان گفت قرآن دارای لایه‌ها و بطون فراوانی است؛ اما کلید فهم آن در اختیار مفسران اصلی و اهل‌بیت (ع) است و مربوط به عموم مردم نیست و روایاتی که می‌فرمایند: «قرآن، هفت بطن دارد و هر بطنی نیز هفت بطن دارد» یا «ما اهل‌بیت، همه علوم را از نقطه بسم اللَّه درمی‌آوریم»، از همین دسته هستند.
بنابراین، سؤال این بود که وجود همه علوم بشری در قرآن آری یا نه؟ ما معتقدیم: نه، بلکه اشاراتی در قرآن هست؛ تشویق به کسب علم در قرآن هست؛ مثلاً «ما آهن را خلق کردیم. در آهن منافعی برای شما هست».
با این آیه، خداوند به بشر خط می‌دهد که به سراغ استفاده از آهن برود؛ ولی معنای آن، این نیست که هر چه دررابطه‌با آهن هست، در قرآن به شما یاد دادیم یا مثلاً «آیا زمین به دور خورشید می‌چرخد یا خورشید به دور زمین»؟ یک زمانی نمی‌شد این را از قرآن استفاده کرد؛ اما کم‌کم بر اثر رشد عقل و علم بشری، از بعضی آیات استفاده شد که زمین به دور خورشید می‌گردد.
البته قرآن برای این نازل نشده، ولی اشارات علمی دارد و حتی از بعضی آیات استفاده می‌شود که تمام کهکشان‌ها در حال حرکت هستند؛ مثل (کلٌّ فِی فَلَک یسْبَحُونَ) همه چیز در حال سیر است؛ ولی معنای آن این نیست که قرآن تمام علوم نجوم را بیان نموده است؛ بنابراین، اگر گفته شود تمام علوم و یا بسیاری از دانش‌ها از قرآن قابل‌استخراج است، می‌گوییم: چنین کاری فقط توسط پیامبر و امامان: امکان دارد.
اگر انسان به روایت ذیل توجه کند، مطلب دقیقی را دریافت خواهد کرد: «قال ابوعبدالله (ع) ما من امر یختلف فیه اثنان الا و له اصل فی کتاب الله عزوجل و لکن لا تبلغه عقول الرجال؛ امام صادق (ع) فرمود: هیچ‌چیزی نیست که دو نفر در آن اختلاف کنند؛ مگر آن که برای آن در کتاب خدای عزوجل، اصلی است؛ ولی اندیشه و عقل مردم بدان نمی‌رسد» (کافی، ج ۱، ص ۶۰).
مراد از «اصل»، قاعده کلی است؛ یعنی همه جزئیات در قرآن نیست؛ ولی قواعد کلی آن‌ها وجود دارد؛ مانند تشویق به تدبر و تعقل و عدالت و سعی و تلاش و امثال آن. البته دیگر مردمان نیز به هر مقدار که در متن آیات قرآن و ارتباط آن‌ها با یکدیگر، تعقل و تدبر کنند و از احادیث معصومان و محبت و ولایت آنان بیشتر بهره‌مند باشند، برای نیازهای علمی خود در سطوح مختلف فردی و اجتماعی، بیشتر می‌توانند از راهنمایی‌های قرآن بهره‌مند شوند و به‌عبارت‌دیگر، اگر چه شأن اولیه و اصلی قرآن، بهره‌گیری از آن در جهت هدایت فرد و جامعه است و همه علوم در ظاهر الفاظ قرآن نیامده، اما از آن جا که راهیابی به حقایق هستی و بهره‌مندی از نور علم، نیاز به قابلیت و لیاقت دارد، اعتصام و چنگ آویختن به ریسمان آیات قرآن و ولایت معصومان: می‌تواند بهترین امکان و شرایط را برای انسان فراهم آورد؛ تا به «حقیقت ملکوتی علم»، دست یابد و از طریق مراجعه و انس با قرآن، جرقه‌های علمی و معنوی در انسان زده شود؛ چنان که موارد متعددی دیده و تجربه شده و بسیاری از علوم و مجهولات بشری از این طریق، کشف شده است، بنابراین، می‌توان به صاحبان علم و خرد توصیه کرد که برای دستیابی به سررشته‌های علمی و پی‌ریزی بنیان‌های علمی، در رشته‌های مختلف، از قرآن بیشترین استفاده را ببرند.