کد درس: 3030602
هدف کلی : هشت سال دفاع مقدس
​​​​​​​
عنوان جزئی:اهداف عراق و استکبار​​​​​​​​​​​​​​
​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​مدت زمان:۶۰ دقیقه 
​​​​​​​​​​​​​​
ثبت گزارش

وجه بیان:
 پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به‌هم‌خوردن ارتباطات مابین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا و اروپاییان، این کشورها سعی داشتند تا منافع گذشته خود در ایران را مجدداً به دست بیاورند. تن‌ندادن امام خمینی (ره) به خواسته‌های نابجای آنان و شکل‌گیری هسته‌های اولیه نهضت‌های آزادی‌خواهانه مسلمانان در سراسر منطقه خاورمیانه غربی‌ها را با شرایطی مواجه کرد که ممکن بود تسلط خود را بر خاورمیانه - و نظمی که سال‌ها برای برقراری آن تلاش کرده بود - از دست بدهند. صدام حسین رئیس حزب بعث عراق با خیال‌بافی‌های موهومانه، ترس ازدست‌دادن جایگاه خود در نهضت احتمالی مردم عراق و البته ادعاهای بی‌اساس خود علاقه‌مند بود تا از آشفتگی‌های پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران استفاده کند و با حمله به ایران، با نفوذ اندیشه‌های انقلابی و احتمالی خود سرنگونی خود برخورد کند. مستکبرین جهانی به رهبری ایالات متحده آمریکا نیز در جهت نیل به اهداف خود، به تشویق صدام برای عملیاتی‌کردن خیالات خود پرداختند. صدام در این مسیر برای بهره‌بردن از کمک‌های غربی‌ها و جلب رضایت آنان برای بقای خود بر مسند قدرت از هیچ جنایتی فروگذار نکرد. اما پایان ماجرا چیزی که آنان می‌خواستند نبود و فرزندان غیور حضرت روح‌الله (ره) با روحیه جهادی و نیروی ایمان در گستره ایران اسلامی با مقابله و رشادت‌های بسیار در برابر عملکرد ناجوانمردانه عراق و قدرت‌های استکباری ایستادگی کردند؛ در نهایت این عراق و صدام بودند که بدون هیچ آورده‌ای در مجامع بین‌المللی به‌عنوان متجاوز شناخته و محکوم به پرداخت غرامت شدند. پیام این اتفاق برای غربی‌ها هم مشخص بود. با پایان جنگ تحمیلی داستان صدام و عراق به‌عنوان مهره استکبار توسط خود غربی‌ها به نحوی بی‌رحمانه رقم خورد و روزگاری نگذشت که عراق خود را در هرج‌ومرج ویرانگر، بدون ساختار سیاسی مستحکم و البته در اشغال کامل توسط غربی‌ها می‌دید.

هدف شناختی:
 با اهداف اصلی عراق برای حمله به ایران مانند تصرف قلمرو ارضی ایران، مقابله با نفوذ اندیشه‌های انقلابی، انجام خواسته‌های غربی‌ها و... آشنا می‌شود.
 ایالات متحده آمریکا را به کارگردان اصلی جنگ تحمیلی می‌شناسد و با اهداف اصلی این کشور برای تشویق و حمایت از عراق در جنگ تحمیلی آشنا می‌شود.


هدف عاطفی:
  از استعمار و استعمارگران به‌عنوان نابودکنندگان حال و آینده کشور خود منزجر می‌شود.
 با مظلومین و ستم‌دیدگان تحت نفوذ استعمارگران احساس همدردی می‌کند.
 خود را مدیون مجاهدت شهدا و رزمندگان به‌عنوان محافظان انقلاب و ایران می‌داند.


هدف رفتاری:
 مبارزه با نفوذ استعمار در کشور را وظیفه خود می‌داند و در این مسیر فعالیت می‌کند.


جملات کلیدی:
 امام خمینی (ره): «جنگ ما دفاع است و هجوم نیست، و جنگ دفاعی از تکلیف‌های شرعی و وجدانی است» (صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۲۴۰).
 امام خمینی (ره): «اگر قدرت‌گرفتن همه دنیا را هم داشته باشیم، بنا، بر این، نیست، دستور این نیست و برنامه اسلامی این نیست که تجاوز کنیم، لکن یک وجب از مملکت خودمان هم نخواهیم به دیگران داد و صدام را به‌جای خود نشانده‌ایم و بعد هم بیشتر می‌نشانیم» (صحیفه امام، ج ۱۴، ص ۸۵).
 مقام معظم رهبری: «بزرگ‌ترین، دردناک‌ترین و فاجعه‌آمیزترین خصومت دشمنان ما به راه‌انداختن جنگ تحمیلی بود. تحریک حس جاه‌طلبی یک همسایه، تشویق او به حمله و دلگرم‌کردن او به پشتیبانی و کمک. امروز دیگر پس از گذشت هفت سال همه به‌روشنی می‌توانند یقین کنند که حملة ارتش عراق در ۳۱ شهریور ۵۹ - یعنی ۱۹ ماه پس از تشکیل جمهوری اسلامی - که با ده لشکر و صدها فروند جنگنده از زمین و هوا و دریا انجام شد، به‌جز توسعه‌طلبی و انضمام بخشی از ایران به عراق چیزی که بارها در کتب و مطبوعات عراقی یا غیر عراقی جیره‌خوار به آن تصریح شده، شکست انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی را هم هدف گرفته بوده است» (بیانات در مجمع‌عمومی سازمان ملل مورخ ۳۱/۰۶/۱۳۶۶ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8089).
 مقام معظم رهبری: «هشت سال فشار آوردند و همة این توان عظیم را به خرج دادند، اما نتوانستند یک وجب از خاک ایران را از ما بگیرند. آن‌ها می‌خواستند حداقل همة خوزستان را ببرند. البته آن‌ها می‌گفتند تا تهران می‌رویم؛ اما اگر فقط همان خوزستان را هم می‌بردند، برایشان کافی بود» (بیانات در جلسه پرسش‌وپاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی مورخ ۰۴/۱۲/۱۳۷۷ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7571).
 مقام معظم رهبری: «صدّام طمع ارضی به کشور ما داشت، آمریکا هم با تشکیل نظام جمهوری اسلامی مخالف بود و می‌خواست حکومت طاغوتی دست‌نشانده را برگرداند. این منافع با هم گره خوردند، لذا در سال ۱۳۵۹ وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و صدّام در روز اوّل به همین تهران هجوم هوایی کرد، آمریکایی‌ها از ساعت اوّل حتّی چشم‌غرّه‌ای به او نرفتند و کمک خودشان را به او روزبه‌روز بیشتر کردند. اینها چیزهای یقینی است، یعنی جای احتمال نیست. البته یک احتمال این است که از قبل با آمریکا هماهنگ کرده بود. این را نمی‌توانم ادّعا کنم، چون نمی‌دانم. البته در این زمینه گزارش‌هایی هست» (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه مورخ ۲۲/۰۱/۱۳۸۲ به نشانیfarsi.khamenei.ir/speech-content?id=3168).


کلیدواژه:
 جنگ تحمیلی - اهداف عراق در جنگ تحمیلی - اهداف آمریکا در جنگ تحمیلی - نقش آمریکا در جنگ تحمیلی

سؤالاتی که ارائه این عنوان به آن‌ها پاسخ می‌دهد:        
  عراق برای حمله به ایران چه اهداف و انگیزه‌هایی داشت؟
  نقش ایالات متحده آمریکا در جنگ تحمیلی چه بوده و این کشور از برقراری این جنگ چه اهدافی داشت؟



اهـــداف درس

ورود به بحث:
  پرسش از مفاهیم کلیدی طرح درس
  استفاده از توضیحات سودمند توسط شخص مربی
  ارائه و تحقیق توسط فراگیران جلسه

زمان و مکان پیشنهادی:
  هفته دفاع مقدس
  اردوی راهیان نور
  مسجد جامع خرمشهر



روش های درس

​​منابـع پیشنهادی

توضیحات سودمنـد


•    علل و اهداف عراق
تجاوز عراق به ایران علل، اهداف و انگیزه‌های ایدئولوژیک، سیاسی و ارضی داشت که برخی از آن‌ها دارای پیشینه‌ای تاریخی و برخی مربوط به وقوع انقلاب اسلامی ایران بود. ازجمله مهم‌ترین علل و اهداف عراق از حمله به ایران، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱-  اعمال حاکمیت بر اروندرود: اختلاف ارضی در این منطقه حساس و راهبُردی، به دوران امپراتوری عثمانی باز می‌گشت و تا زمان استقلال عراق (۱۹۳۲) نیز ادامه داشت؛ به‌گونه‌ای که عراق پس از استقلال، ادعای حاکمیت مطلق بر اروندرود را مطرح کرد. روند این منازعه در ۱۳ ژوئن سال ۱۹۷۵ به انتشار بیانیه الجزایر انجامید. در چارچوب این عهدنامه، خط تالوگ در اروندرود، مرز مشترک دو کشور شد (کانون‌های بحران در خلیج‌فارس، ص ۸۱-۶۷)؛ امّا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عراق با بهانه‌جویی‌ها و ایجاد درگیری‌های متعددِ مرزی، در ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ به طور یک‌جانبه این عهدنامه را لغو کرد. همچنین صدام حسین در این باره اعلام کرد وضعیت حقوقی شط‌العرب باید به وضع قبل از مارس ۱۹۷۵ بازگردد و این رودخانه را جز تمامیت عربی عراق اعلام کرد (کانون‌های بحران در خلیج‌فارس، ص ۶۸).
۲- مقابله با صدور انقلاب: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ایجاد نظامی انقلابی و مبتنی بر آموزه‌های شیعی، حکومت بعثی عراق احساس خطر کرد و اقدام پیشگیرانه از صدور انقلاب را در چارچوب اصل دفاع از خود، در پیش گرفت. نمونة این امر در سخنان نماینده عراق در نشست غیرمتعهدها آشکار شد. وی اجرای احکام اسلامی آن‌هم با معیار ولایت‌فقیه را دخالت آشکار در امور داخلی کشورهای دیگر دانست و تجاوز به ایران را در همین راستا توجیه کرد (سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ص ۳۳۴).
 ۳- تحریک و تشویق آمریکا: آمریکا برای بازسازی اعتبار و بازیابی شهرت و قدرتش در منطقه، در ترغیب و تهییج عراق برای حمله به ایران اثرگذار بود. شواهدی نیز این ادّعا را تأیید می‌کند: کمی پیش‌تر از حملة عراق به ایران، برژینسکی از مجموعه عملیات نظامی علیه ایران سخن رانده بود که با احتساب حمله نظامی طبس و شکست آن، تجاوز عراق می‌تواند یکی از قطعات این جورچین باشد. روزنامه «نیویورک‌تایمز» در اردیبهشت ۱۳۵۹، ضمن تحلیل طرح‌های آمریکا پیرامون ایران، گمانة حملة عراق به ایران را مطرح کرده بود. افزون بر این، درحالی‌که روابط دیپلماتیک عراق و آمریکا قطع بود، برژینسکی چندین بار قبل از حملة عراق به ایران، به طور محرمانه به بغداد سفر کرده و با صدام حسین دیدار کرده بود (سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ص ۳۳۸).
۴- تصرف و تجزیه قلمرو ارضی ایران: حکومت بعث عراق با بلندپروازی و جاه‌طلبی صدام درصدد ارتقای موقعیت ژئوپلیتیک خود بود. آن‌ها بر این باور بودند که محدودیت‌های ژئوپلیتیک، قدرت و منافع ملی عراق را محدود کرده است. با وقوع انقلاب اسلامی، حکومت بعث گمان می‌کرد ایران بستر مناسبی برای تحقق این هدف است؛ چراکه توان این کشور نوپا اندک است و جنگ به‌زودی با تأمین اهداف عراق پایان می‌پذیرد. عراق در این جنگ علاوه بر حاکمیت بر اروندرود، تجزیه خوزستان و اشغال جزایر تنب کوچک و بزرگ را نیز جزء اهداف خود تعریف کرده بود.
 این اهداف تعریف شده می‌توانستند محدودیت ژئوپلیتیکی عراق را رفع نمایند؛ چراکه اعمال حاکمیت بر اروندرود دسترسی این کشور به خلیج‌فارس را تسهیل می‌کرد و موجب استفاده آزادانه از بنادر عراق و صدور نفت عراق بدون نگرانی می‌گشت. همچنین با این تصرفات سواحل عراق در خلیج‌فارس گسترش می‌یافت و کمک می‌کرد تا عراق به‌صورت یک قدرت منطقه‌ای درآید. هدف از اشغال جزایر سه‌گانه ایرانی نیز در راستای اهداف ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیکی پیشین مطرح بود. همچنین تصرف بخش‌هایی از مناطق مرزیِ غربی ایران بر عمق راهبُردی عراق می‌افزود و دفاع از بغداد و شهرهای نفت‌خیز را آسان می‌کرد (سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ص ۳۳۵).
۵- برتری و کسب جایگاه هژمون در منطقه: رژیم بعث عراق در آرزوی جایگاه برتری و هژمون شدن در منطقه بود؛ نقشی که ایران پیش از انقلاب با حمایت آمریکا انجام می‌داد. پیروزی انقلاب اسلامی موجب به‌هم‌خوردن موازنه قوا در منطقة خلیج‌فارس شد. صدام حسین درصدد تأمین اهداف جاه‌طلبانة خویش و برقراری موازنه جدید قدرت در منطقه از طریق توسعه ارضی و مرزی بود. در وضعیتی که رژیم شاهنشاهی ایران سرنگون شده و رقیب هژمون عراق از بین رفته بود، فرصت مناسبی برای عراق فراهم آمد تا این کشور در جهت منافع خویش، جنگی سخت را آغاز نماید (تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ص ۷۸).
۶- رهبری جهان عرب: یکی دیگر از اهداف عراق کسب رهبری جهان عرب بود. این امر در امتداد رقابت و منازعه میان عراق و مصر صورت می‌گرفت. مصر که از زمان زعامت «جمال عبدالناصر» مدعی رهبری فکری و سیاسی کشورهای جهان عرب بود، در جریان توافقنامه «کمپ دیوید» توسط «انورسادات» از اتحادیه عرب اخراج شد. در چنین خلأ قدرتی، رژیم عراق درصدد برآمد تا با حمله به ایران، این جایگاه را از آن خود کند. تلاش صدام حسین در جهت تجسم این جنگ به‌مثابه جنگ عرب و عجم، راه‌رفتن بر مسیری تاریخی بود که عقده‌های بسیاری را در جهان عرب می‌گشود و بدین ترتیب جهان عرب را در مقابل ایران بسیج و تجهیز می‌کرد.

•    اهداف آمریکا و مستکبرین از جنگ تحمیلی در کلام مقام معظم رهبری :
آمریکا و مزدورانش بعد از آنی که در طول نوزده ماه [از ابتدای پیروزی انقلاب] هر چه کردند نتوانستند جمهوری اسلامی را به‌زانو دربیاورند - حتی حملة نظامی هم کردند - با خود فکر کردند ما ایران را به جنگی تحمیلی و ناخواسته می‌کشانیم. عراق را تحریک می‌کنیم که با ایران جنگ را شروع کند و با این کار چند فایده می‌بریم. اولاً نیروهای نظامی ایران را تحلیل خواهیم برد، ابزار جنگی آن‌ها را مستهلک خواهیم کرد. ثانیاً مراکز حیاتی و تولیدی و اقتصادی آن‌ها را منهدم خواهیم کرد. پالایشگاه‌ها را منهدم می‌کنیم، نفت را از آن‌ها می‌گیریم، سوخت را می‌گیریم، راه‌آهن را و ارتباطات را می‌گیریم، مخابرات را می‌گیریم، زبده‌ترین عناصر رزمندة قهرمان را می‌گیریم. وقتی که میان مردم نان نبود، برق نبود، رادیو تلویزیون نبود، تولید نبود، کشاورزی نبود، آن‌وقت امور جمهوری اسلامی را متلاشی می‌کنیم و بعد هرکس رشته و زمام حکومت ایران در دستش باشد و حتی اگر زمامداران کنونی هم تا آن روز بمانند چاره‌ای ندارند جز اینکه دست احتیاج به‌سوی ما دراز کنند و ما آن وقت وارد ایران می‌شویم. همان‌طوری که در زمان شاه ملعون وارد ایران شده بودیم. باز هم آمریکاست و غرب و ابرقدرت‌ها همه‌کارة ایران؛ با این تحلیل به سراغ صدام حسینِ احمقِ جاه‌طلبِ مغرورِ بدبخت رفتند... او را وادار کردند و او با این فکر و با این نیت که خواهد توانست مقابله بکند، چیزی هم به او در این میان خواهد رسید، ثروت مردم عراق را به‌صورت میگ‌ها و تانک‌ها فرستاد به داخل مرزهای ایران (اولین نمازجمعه بعد از شروع جنگ تحمیلی مورخ ۰۴/۰۵/۱۳۵۹ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=24582).
جنگ را چه کسی به وجود آورد؟ نمی‌شود گفت جنگ را فقط عراق به وجود آورد. همة قراین از اول کار نشان می‌داد که استکبار پشت سر عراق است؛ او را کمک نظامی کردند؛ از لحاظ تبلیغاتی به او کمک کردند و شورای امنیت را در خدمت متجاوز قرار دادند. با این‌که جنگِ به این اهمیت در این نقطة حساس واقع شده بود، اما روزهایی گذشت که سازمان ملل در آن روزها، هیچ عکس‌العملی نشان نداد؛ این عادی نیست. در حملة عراق به کویت، بعد از چند ساعت شورای امنیت موضع‌گیری کرد؛ اما در حملة عراق به ایران، تا وقتی که تانک‌های عراقی پیشروی می‌کردند، شورای امنیت ساکت و تماشاچی نشست؛ بعد از آنکه هزاران کیلومتر را تصرف کرده بودند، شورای امنیت یک کلمه حرف زد که آن هم تقبیح تجاوز نبود؛ عراق را ملامت نکرد که چرا تجاوز کرده و جنگ را شروع کرده است؛ به دو طرف گفت که حالا بیایید دست از جنگ بکشید و آتش‌بس کنید! یعنی درحقیقت، تثبیت عراق در اراضی اشغالی ما. البته ما قبول نکردیم و آن قطعنامه را رد کردیم. شورای امنیت به‌خاطر این‌که در دست قدرت‌های بزرگ بود و آن‌ها هم پشت سر رژیم عراق بودند، تا آخر هم هیچ‌وقت نسبت به جنگ یک موضع کاملاً و صددرصد عادلانه نگرفت؛ تا این‌که در این اواخر، آن هم با زحمات زیاد و با تلاش‌های فراوانی که از همه طرف کشیده شد، قطعنامة ۵۹۸ از شورای امنیت صادر شد. شرق و غرب پشت سر عراق قرار داشتند. تقریباً تمام اروپا به عراق کمک کردند. در ایام جنگ، ما اینها را از روی حدس می‌گفتیم، قراین دلالت می‌کرد؛ ولی در این یکی، دو سال اخیر، شواهد قطعی برای آن پیدا شد؛ همه اعتراف کردند و یکی‌یکی سندها بیرون آمد؛ کمک امریکا، کمک ناتو، کمک شوروی هم که از روز اول معلوم بود. بلوک شرق، همین کشورهای اروپای شرقی که امروز دچار این مصیبت‌ها هستند، بزرگ‌ترین خدمت را در طول جنگ به رژیم عراق کردند؛ ارتجاع منطقه هم که جای خود دارد؛ بنابراین، جنگ را رژیم عراق به‌تنهایی به وجود نیاورد - رژیم عراق یک عامل بود - جنگ را همة دنیای استکباری و من‌تبع او به وجود آوردند؛ این امروز چیز روشنی است و احتیاج به بحث زیادی ندارد (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه مورخ ۰۵/۰۷/۱۳۷۰ به آدرس farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2497).

چرا جنگ را به وجود آوردند؟ این امر روشنی است: جنگ را به وجود آوردند، تا نظام اسلامی را از بین ببرند، یا وادار به تسلیم کنند؛ برای آن‌ها فرقی نمی‌کرد. می‌خواستند یا جمهوری اسلامی به‌خاطر اشغال و گرفتاری‌های جنگ ساقط بشود، یا اگر ساقط نمی‌شود، همان‌طوری که بیشتر کشورهایی که به این مصیبت‌ها دچار می‌شوند و بالاخره رو به یک قدرتمند می‌کنند و پیش او دست دراز می‌کنند، شاید ملت ایران و امام عظیم‌الشأن این ملت هم مجبور بشوند در مقابل دشمنان تسلیم بشوند، دست دراز کنند و بگویند خیلی خوب، ما تسلیم هستیم؛ نگذارید دیگر عراق این‌قدر ما را بکوبد. بدون تردید هدفشان این بود؛ اما این آرزو هم به دلشان ماند. اگر ایران در مقابل امریکا تسلیم می‌شد، جنگ زود تمام می‌شد. البته مصیبت سلطة امریکا، صد برابر از مصیبت جنگ سخت‌تر است. مصیبت تسلط بیگانه، از مصیبت هر گونه جنگی با هر خسارتی، برای یک ملت سنگین‌تر و سخت‌تر است. امروز ببینید با رژیم عراق چگونه برخورد می‌کنند. همین که مسلط شدند، همین‌که در مقابلشان تسلیم انجام گرفت، استکبار دیگر هیچ حدی نمی‌شناسد. از ایستادگی مردم است که اینها حساب می‌برند و مجبورند حریم بگیرند. هر ملتی که کوچک‌ترین نشانة تسلیمی از خود در مقابل استکبار نشان داد، باخت؛ باختی بسیار سنگین. هدفشان این بود که جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم کنند؛ ولی نتوانستند (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه مورخ ۰۵/۰۷/۱۳۷۰ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2497).
همه دنیا با هم متّفق شدند و بر سر جمهوری اسلامی ریختند. در این‌که کسی تردید ندارد. آن روز هم ما می‌گفتیم. لکن بعد از پایان جنگ و فروکش‌کردن قضایا، همه گفتند و اسرار پنهان، برای ما هم - حتّی - برملا شد. همه بر سر ایران اسلامی ریختند، برای خاموش‌کردن این شعله که در اینجا مشتعل شده بود و آن‌ها از آن بیمناک بودند. قصد آن‌ها از این اقامه جنگ و تهاجم به جمهوری اسلامی چه بود؟ این‌که شما در این هشت‌ساله همیشه مشاهده می‌کردید که از لحاظ تسلیحاتی، از لحاظ تبلیغاتی و از لحاظ سیاسی، همواره امریکا و شوروی آن روز، قدرت‌های پیمان‌های دفاعی بزرگ دنیا، مرتجعین سراسر عالم و وابستگان به قدرت‌های دوگانه آن روزِ دنیا، در همه جای دنیا علیه ما بودند و دشمنِ زبونِ ظالمِ ما را تقویت می‌کردند، برای چه بود؟ برای این بود که هشت سال دو طرف سرگرم شوند؛ بعد هم همان مرزهای بین‌المللی باقی بماند و قضیه تمام شود و حکومت اسلامی، قوی‌تر و مقتدرتر گردد؟
اینها قصدشان از این جنگ چه بود؟ غیر از این بود که یا می‌خواستند نظام اسلامی را سرنگون کنند، یا می‌خواستند نظام اسلامی را متّهم به ناتوانی کنند؟ بگویند: «شما نتوانستید؛ مرزهای شما را به هم زدند، شکستند و کشورتان را تجزیه کردند.» اینها را می‌خواستند دیگر! و یا می‌خواستند جمهوری اسلامی، چون می‌بیند که پشت سرِ عراق، قدرت‌های جهانی هستند، برای نرم کردن دل قدرت‌ها، از اصول خود صرف‌نظر کند؛ با سلطه‌های جهانی بسازد؛ در مقابل اسرائیل این‌قدر سرسختی به خرج ندهد و در دفاع از مسلمین و از مظلومان، آن‌طور صریح وارد نشود؟
هشت سال جنگ گذشت؛ امّا کدام یک از این اهداف دشمن عملی شد؟ میلیاردها دلار خرج کردند. مگر شوخی بود؟! از همه زرّادخانه‌های بزرگ دنیا به مرزهایی که با ما می‌جنگید سلاح حمل کردند. آن همه متفکّرین و مغزهای سیاسی و استراتژیست‌های درجه یک‌دنیا، از روسی و امریکایی و انگلیسی و امثال اینها، دور هم نشستند. اما کدام یک از این اهداف عملی شد؟ همه دنیا شاهدند و ملت ایران بهتر از همه شاهد است که کوچک‌ترین هدفی از هدف‌های دشمن، عملی نشد. نه توانستند حکومت اسلامی را ساقط کنند و نه توانستند آن را تضعیف نمایند. بلکه حکومت اسلامی، در سایه اداره الهی و حیرت‌انگیز دوران جنگ و آن سازماندهی معنوی عظیم و تشکیل این نیروی عظیمِ بی‌نظیر از لحاظ معنوی، در دنیا قوی‌تر هم جلوه کرد؛ در چشم‌ها شیرین‌تر هم شد. نتوانستند مرزهای ما را، یک‌سرسوزن این‌وروآن‌ور کنند. نتوانستند حاکمیت ما را تضعیف کنند. بلکه ما توانستیم حاکمیت خودمان را بر مناطقی که می‌خواستند آن‌ها را متزلزل کنند، بیشتر تثبیت کنیم. ما را از اصولمان هم نتوانستند منصرف کنند (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه مورخ ۲/۰۶/۱۳۷۲ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2686).