کد درس: 3030401
هدف کلی : آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی 
​​​​​​​
عنوان جزئی:آسیب‌شناسی انقلاب (تفرقه، تجمل‌گرایی، دنیاطلبی، فاصله طبقاتی، جدایی از معارف و تعالیم دینی، اباحه‌گری و فساد) ​​​​​​​​​​​​​​
​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​مدت زمان:۱۲۰  دقیقه (۲ جلسه)
​​​​​​​​​​​​​​
ثبت گزارش

وجه بیان:
 اهمیت آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی چیست؟ آسیب‌شناسی صحیح انقلاب چگونه است؟ از ملزومات اساسی زنده نگه‌داشتن هر حرکت مهم و تأثیرگذار، آسیب‌شناسی و داوری در خصوص دستاوردها و خطاهای احتمالی آن است. انقلاب اسلامی به‌عنوان نهضتی پویا و با سویه‌های متعالی همواره نیاز به آسیب‌شناسی دارد. در این طرح درس سعی شده تا با ارائه مباحثی دراین‌خصوص با بهره‌گیری از سخنان امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و شهید مطهری به آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی بپردازیم. شایسته است که فراگیران پس از حضور در جلسه اولاً دید صحیحی نسبت به اصول راستین انقلاب اسلامی داشته باشند و ثانیاً انحراف از اصول اساسی انقلاب و آسیب‌ها را شناسایی کنند.

هدف شناختی:
 ضرورت آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی را درک می‌کند.
 اصول انقلاب اسلامی (برقراری عدالت، استقلال، آزادی، اجرای احکام اسلامی و وحدت کلمه) را می‌شناسد.
توانایی داوری صحیح در خصوص برخی اتفاقات و شرایط را به دست می‌آورد.
 با اصول انقلاب اسلامی و آسیب‌های هرکدام از آن‌ها - نظیر وحدت در مقابل قوم‌گرایی و ملی‌گرایی، تشیع و تسنن و...، عدالت در مقابل تبعیض، اجرای احکام اسلامی در مقابل عدم حضور در صحنه، اباحه‌گری و ترویج فساد و همچنین آزادی در مقابل دیکتاتوری - آشنا می‌شود.


هدف عاطفی:
 نسبت به اصول انقلاب دغدغه‌مند بوده و به آن‌ها تعهد و باور دارد


هدف رفتاری:
نسبت به آسیب‌های انقلاب اسلامی بی‌تفاوت نبوده و در جهت رشد و بالندگی انقلاب در جهت اصول، اهل عمل و جهاد است.


جملات کلیدی:
امام خمینی (ره): «خدا نیاورد آن روزی که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما، پشت‌کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایه‏داری گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیش‌تری برخوردار بشوند. معاذ‌الله که این با روش انبیا و امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) سازگار نیست» (آیین انقلاب اسلامی، ج ۲، ص ۳۷۵).
امام خمینی (ره): «مسئولین و مدیران نظام اسلامی، برای تحقق‌بخشیدن به اسلام و خدمتگزاری عادلانه به مردم، منصوب و انتخاب شده‌اند. مشروعیت آنان در این مسئله نهفته است. هر نوع سستی در پیاده نمودن مقررات اسلام و ازدست‌دادن فرصت‌ها و دقت‌نکردن در اجرای کامل مقررات و قوانین اسلام و لحاظ‌کردن خوشامدها و بدگویی‌های دشمنان و معاندان، خطر بزرگی است که نظام را از ناحیه مدیرانش تهدید می‌کند» (صحیفه امام، ج ۸، صص ۱۰-۱۲)
مقام معظم رهبری: «نگذارید رده‌های ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر بشوند. «مرتجع» یعنی چه؟ ما وقتی می‌گوییم «مرتجع»، ذهن بعضی‌ها می‌رود به کسی که یک عرقچینی بر سرش است؛ نه، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی، تابع سیاست و سبک زندگی غربی است؛ این مرتجع است» (بیانات در مراسم سی و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) مورخ ۱۴/۰۳/۱۴۰۱ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50381).
مقام معظم رهبری: «اگر ارزش‌های انقلابی فراموش شد، هیچ قدرتی نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد» (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه مورخ ۲۰/۱۱/۱۳۷۴ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2784).
مقام معظم رهبری: «کسی که برای خود مسئولیتی قائل است، اگر دنیازده و رفاه‌زده شد، کارش زار خواهد شد و کار مردم را هم زار خواهد کرد» (بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان مورخ ۱۲/۰۲/۱۳۸۰ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3092).
شهید مطهری: «آینده این انقلاب آن‌وقت محفوظ خواهد بود و این انقلاب آن‌وقت تداوم پیدا خواهد کرد که اولاً مسیر عدالت‏خواهی را برای همیشه ادامه بدهد؛ یعنی دولت‌های آینده واقعاً و عملاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پرکردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند، تبعیض‌ها را واقعاً از میان ببرند؛ جامعه توحیدی به مفهوم اسلامی، جامعه بی‏طبقه به مفهوم اسلامی... ایجاد کنند، دولتِ حال و آینده برای برقراری جامعه بی‏طبقه اسلامی کوشش کنند والّا اگر عدالت فراموش شود، انقلاب شکست می‏خورد؛ چون اصلاً ماهیت این انقلاب ماهیت عدالت‌خواهانه بوده است» (آینده انقلاب اسلامی، ص ۹۴).
شهید مطهری: «هر نهضت فرهنگی اسلامی که بخواهد پشتوانه نهضت اجتماعی ما واقع شود باید از متن فرهنگ کهن ما نشئت یابد و تغذیه گردد، نه از فرهنگ‌های دیگر. اینکه ما از فرهنگ‌های دیگر مثلاً فرهنگ مارکسیستی یا اگزیستانسیالیستی و امثال اینها قسمت‌هایی التقاط کنیم و روکشی از اسلام بر روی آن‌ها بکشیم برای اینکه نهضت ما را در مسیر اسلامی هدایت کند کافی نیست. ما باید فلسفه اخلاق، فلسفه تاریخ، فلسفه سیاسی، فلسفه اقتصادی، فلسفه دین، فلسفه الهی خود اسلام را که از متن تعلیمات اسلام الهام بگیرد، تدوین کنیم و در اختیار افراد خودمان قرار دهیم» (نهضت‌های اسلامی در صدساله اخیر، ص ۱۱۷).


کلیدواژه:
آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی - اصول انقلاب اسلامی - عدالت اجتماعی - استقلال و عدم وابستگی - آزادی - اجرای احکام اسلامی - وحدت کلمه

سؤالاتی که ارائه این عنوان به آن‌ها پاسخ می‌دهد:        
 آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی چه ضرورتی دارد؟
 انقلاب اسلامی دارای چه اصولی است؟
 داوری صحیح در خصوص آسیب‌های انقلاب اسلامی چگونه است؟
 چه آسیب‌هایی در تهدید و تقابل با انقلاب اسلامی و اصول آن است؟



اهـــداف درس

ورود به بحث:
 مطالعه صفحات ۳۴ الی ۵۲ از کتاب نعمت جمهوری اسلامی
 مطالعه گزینشی درس ششم کتاب از انقلاب اسلامی تا تمدن اسلامی به صلاحدید شخص مربی

زمان و مکان پیشنهادی:
موزه انقلاب اسلامی
بیت امام خمینی (ره)
 ایام‌الله دهه فجر



روش های درس

​​منابـع پیشنهادی

توضیحات سودمنـد


آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی در کلام امام و رهبری
با گذشت بیش از ۴ دهه سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی گذرا به عملکرد انقلاب و شناسایی آسیب‌های موجود و هم چنین شناسایی آسیب‌هایی که در آینده ممکن است به وجود آید، ضروری به نظر می‌رسد. انقلاب، نظام و جامعه اسلامی اگر به آسیب‌زدایی توجه کافی نکند، آسیب‌ها و موانع، حرکت تکاملی و روبه‌توسعه آن را سد می‌کنند و تحقق اهداف آن را به تأخیر انداخته یا ناممکن می‌سازند.
ازاین‌رو ضروری است به آسیب‌های درونی اعم از مردم و مسئولان نیز پرداخته شود. ازآنجایی‌که برای آسیب‌شناسی نیاز به دید کلی و جامع‌نگر و عالم بودن به شرایط نیاز است، بهترین آسیب‌شناسی را امام خمینی (ره) به‌عنوان بنیان‌گذار این حرکت و مقام معظم رهبری ادامه‌دهنده و حافظ این حرکت، ارائه داده‌اند و به تبیین آسیب‌های موجود و پیشرو پرداخته‌اند. ازاین‌رو اگر این تهدیدها به‌خوبی شناسایی شود، می‌توان با گذر از این تهدیدها آن‌ها را به فرصتی برای پیشبرد انقلاب بدل کرد. لازم به توضیح است که باتوجه‌به موضوع این طرح درس فقط بخش آسیب¬های درونی انقلاب اسلامی از منبع ذکر شده برای این مبحث انتخاب شده است.
آسیب‌های درونی
۱. فاصله‌گرفتن از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب؛
امام در موارد فراوان، انگیزه الهی را به‌عنوان یک اصل مهم در انقلاب اسلامی مطرح می‌کنند و وجه تمایز این انقلاب با انقلاب‌های دیگر را در «انگیزه انقلاب و قیام» می‌دانستند؛ ازاین‌رو تضعیف، ازدست‌دادن و یا فاصله‌گرفتن از این آرمان بلند در کوتاه‌مدت یا بلندمدت، موجب تحریف در مقصد و هدف محسوب می‌شود و بنا به سفارش ایشان که می‌فرمود: «این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر این سفارش فرموده است، از دست ندهید» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۴۰۴). مقام معظم رهبری، هزینه فاصله‌گرفتن از ارزش‌ها را بسیار سنگین می‌دانند: «اگر ارزش‌های انقلابی فراموش شد، هیچ قدرتی نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد» (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه مورخ ۲۰/۱۱/۱۳۷۴ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2784).
۲. اختلاف و تفرقه
وحدت و یکپارچگی مردم ایران از آثار و برکات انقلاب اسلامی است که در سایه همین وحدت کلمه است که این انقلاب می‌تواند مسیر خود را ادامه دهد. امام خمینی (ره)، ایران را به لحاظ ساختاری مستعد تفرقه دانسته و زمینه‏هایی چون وجود قبایل و عشایر مختلف، موقعیت جغرافیایی، تنوع زبانی، تنوع مذهبی و در نهایت تنوع خاستگاه روشنفکری یعنی وجود حوزه و دانشگاه را از عوامل تفرقه به شمار آورده‏اند.
امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مهم‌ترین عاملی که نظام را از مسیر اصلی انقلاب منحرف می‌سازد، جدایی میان مسئولین و مردم می‌دانستند و همچنین فاصله‌گرفتن مردم از روحانیت؛ اگر وحدت در میان همه اقشار جامعه لازم و ضروری است؛ اما وحدت در میان مسئولین ضرورت دوچندان دارد که بارها امام خمینی و مقام معظم رهبری بر این امر تأکید داشته‌اند. امام اختلاف در سران مملکت و ناهماهنگی آن‌ها و تضعیف و تخریب قوای سه‌گانه توسط یکدیگر را عامل ضربه به انقلاب می‌دانند و مقام معظم رهبری چنین توصیه می‌کنند: «مسئولان کشور در قوای سه‌گانه و همه فعالان سیاسی و فرهنگی بدانند که حفظ منافع ملی در وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف است. سلیقه‌ها و گرایش‌های متفاوت نباید در صحنه افکار عمومی به نزاع و مجادله و کشمکش تبدیل شود و دشمن کمین گرفته را امیدوار کنند» (پیام به مناسبت راهپیمایی ۲۲ بهمن مورخ ۲۳/۱۱/۱۳۸۴ به نشانی farsi.khamenei.ir/message-content?id=3107).
3.    عدم حضور در صحنه
امام خمینی (ره) عدم دخالت اقشار جامعه در مسائل سیاسی و عدم نظارت ملت بر کارهای مسئولین مملکت و عدم گوشزد نمودن اشتباهات آنان را از آفات انقلاب اسلامی می‌دانند. ایشان عدم حضور در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و سستی حضور مردم در صحنه را ضربه به انقلاب قلمداد می‌کنند. مقام معظم رهبری به نقش نیروی مردم در صحنه برای پیشبرد اهداف انقلاب توجه ویژه دارند: «اگر این نظام اسلامی، مردم را از دست بدهد؛ مردم بی‌توجه و دلسرد شوند، ایمانشان سست شود، به فکر زندگی شخصی خودشان بیفتند؛ هر کسی بگوید ما چند سال در خدمت انقلاب بودیم، دیگر بس است، برویم سراغ کارمان…، مسائل کشور و انقلاب، البته آسیب‌پذیر است» (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه مورخ ۲۰/۱۱/۱۳۷۴ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2784).
4. عدم تحقق عدالت اجتماعی
افزایش فاصله طبقاتی، پیدایش ثروت‏های بادآورده، بی‏توجهی به مستضعفان و عنایت به ثروتمندان، فاصله فاحش فقیر، غنی و فقدان عدالت اجتماعی - اقتصادی، از آسیب‌های جدی انقلاب به شمار می‌آید. امام خمینی (ره) درباره عدم توجه به محرومین و افزایش تضاد طبقاتی به‌عنوان یک آسیب انقلاب اسلامی، فرمودند: «خدا نیاورد آن روزی که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما، پشت‌کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایه‏داری گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیش‌تری برخوردار بشوند. معاذ‌الله که این با روش انبیا و امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) سازگار نیست» (آیین انقلاب اسلامی، ج ۲، ص ۳۷۵).
در اندیشه مقام معظم رهبری، عدالت اجتماعی از جایگاه والا و ارزشمندی برخوردار است و ایشان می‌فرمایند: «هدف عمده عبارت است از ساختن کشور نمونه که در آن رفاه مادی همراه با عدالت اجتماعی و توأم با روحیه و آرمان‌های انقلابی با برخورداری از ارزش‌های اخلاقی اسلام تأمین شود. هر یک از این چهار رکن اصلی تضعیف یا مورد غفلت قرار گیرد، بقای انقلاب و عبور آن از مرحله گوناگون ممکن نخواهد بود» (پیام به ملّت ایران به مناسبت چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینی (قدّس سرّه الشّریف) مورخ ۲۳/۰۴/۱۳۶۸ به نشانی farsi.khamenei.ir/message-content?id=2141).
5.    دنیاطلبی و عدم ساده‌زیستی
دنیاگرایی از جمله مهم‌ترین آسیب‌های فرا روی انقلاب اسلامی است که بخش اعظم آن متوجه مسئولان است چرا که اگر مسئولی در کشور، به سمت دنیاگرایی حرکت کند، مردم هم ناخودآگاه به این سمت‌وسو کشیده می‌شوند. این نکته ازآن‌جهت مهم و قابل‌توجه است که توجه مسئولان به دنیاطلبی می‌تواند در سوق یافتن مردم به تجمل‌گرایی و مصرف‌زدگی تأثیر بسیار زیادی داشته باشد. حضرت امام در این زمینه می‌فرمایند: «مسئولین نظام و مدیران جمهوری اسلامی ایران، می‌بایستی با حفظ مشی ساده‌زیستی و پرهیز از اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی و تشریفات زدگی، اعتبار و اعتماد مدیریتی نظام را در میان مردم حفظ کنند» (صحیفة امام، ج ۱۸، ص ۴۷۱). همچنین امام دنیاطلبی روحانیت و دوری از ذی طلبگی را ضربه به انقلاب می‌دانند.
مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: «کسی که برای خود مسئولیتی قائل است، اگر دنیازده و رفاه‌زده شد، کارش زار خواهد شد و کار مردم را هم زار خواهد کرد» (بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان مورخ ۱۲/۰۲/۱۳۸۰ به نشانی farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3092).
بنا بر دیدگاه مقام معظم رهبری، مهم‌ترین عاملی که نظام را از مسیر اصلی انقلاب منحرف می‌سازد، جدایی میان مسئولین و مردم است. ایشان در این زمینه توصیه می‌کنند: «مسئولان کشور در قوای سه‌گانه و همه فعالان سیاسی و فرهنگی بدانند که حفظ منافع ملی در وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف است. سلیقه‌ها و گرایش‌های متفاوت نباید در صحنه افکار عمومی به نزاع و مجادله و کشمکش تبدیل شود و دشمن کمین گرفته را امیدوار کنند» (پیام به مناسبت راهپیمایی ۲۲ بهمن مورخ ۲۳/۱۱/۱۳۸۴ به نشانی farsi.khamenei.ir/message-content?id=3107).
آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی از نظر شهید مطهری
شهید مطهری در مبحثی به آفات احتمالی نهضت انقلاب اسلامی پرداخته است. البته ذکر این نکته خالی‌ازلطف نیست که طبق نظرشان ممکن است آفات و آسیب‌هایی در نهضت انقلاب اسلامی به وجود آید که جز موارد مطرح‌شدن ایشان نباشد. در مجموع، ما این مباحث را تحت عنوان آسیب‌های انقلاب اسلامی از نظر ایشان مطرح می‌کنیم. آسیب‌های انقلاب اسلامی عبارت‌اند از:
۱ - فراموش‌شدن عدالت اجتماعی
شهید مطهری اجرای عدالت اجتماعی را از ارکان تداوم انقلاب اسلامی می‌شمارد. وی متذکر می‌شود در صورتی آینده انقلاب اسلامی حفظ می‌شود و تداوم می‌یابد که قطعاً و حتماً در مسیر عدالت اجتماعی برای همیشه حرکت کند. (آینده انقلاب اسلامی، صص ۱۵۱ - ۱۴۱)
یکی از مواردی که اجرای عدالت اجتماعی را با مشکل مواجه می‌کند، ملاحظه‌کاری‌ها و رعایت وابستگی به حاکمان است. ایشان با اشاره به قاطعیت و حساسیت پیامبر گرامی اسلام (ص) و امام علی (ع) در اجرای عدالت اجتماعی، می‌گوید: «انقلاب اسلامی ما نیز اگر بخواهد با موفقیت به راه خود ادامه دهد، جز اعمال این شیوه‏ها و بسط روش‌های عدالت‏جویانه و عدالت‏خواهانه، راهی در پیش ندارد» (همان، صص ۱۵۵ ـ ۱۵۶).
یکی از وظایف اصلی دولت اسلامی رفع فقر و تبعیض از جامعه است. شهید مطهری با اشاره به اهمیت این بعد از عدالت اجتماعی و نقش آن در تداوم انقلاب اسلامی، می‌گوید: «آینده این انقلاب آن‌وقت محفوظ خواهد بود و این انقلاب آن‌وقت تداوم پیدا خواهد کرد که اولاً مسیر عدالت‏خواهی را برای همیشه ادامه بدهد؛ یعنی دولت‌های آینده واقعاً و عملاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پرکردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند، تبعیض‌ها را واقعاً از میان ببرند؛ جامعه توحیدی به مفهوم اسلامی، جامعه بی‏طبقه به مفهوم اسلامی... ایجاد کنند، دولتِ حال و آینده برای برقراری جامعه بی‏طبقه اسلامی کوشش کنند والّا اگر عدالت فراموش شود، انقلاب شکست می‏خورد؛ چون اصلاً ماهیت این انقلاب ماهیت عدالت‌خواهانه بوده است». (همان، ص ۹۴)
در آغاز هر انقلابی، احساسات شدید حاکم است. از همین رو تعدیل احساسات، به‌ویژه تعدیل احساسات انتقام‌جویانه نسبت به حاکمان گذشته از وظایف رهبران انقلاب است. شهید مطهری با اشاره به سفارش‌های امام خمینی (ره) به طبقه جوان در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، توصیه می‌کند که نباید تحت‌تأثیر احساسات ولو در باره یک مجرم، از مرز عدالت خارج شوند. (همان، صص ۹۷ - ۹۸)
۲ - بی‌اعتنایی به آزادی‌های واقعی
شهید مطهری مسئله آزادی عقیده را یکی از صفحات درخشان تاریخ اسلام می‌داند که حتی پس از گرفتن حکومت‌ها توسط مسلمین به ملت‌های دیگر داده شد. این آزادی عقیده و تسامح و تساهل با عقاید ملل دیگر، یکی از عللی پیدایش و گسترش تمدن اسلامی بوده است. اسلام ازآن‌جهت به دیگر عقاید تسامح و تساهل اعطا کرد که متکی بر منطق قوی بود و این از افتخارات اسلام است. (همان، صص ۳۱۹ - ۳۲۰)
شهید مطهری پیدایش افراد شکاک را به منزله یک فرصت تلقی می‌کند و می‌گوید که او خود شخصاً از وجود چنین افرادی خوشحال می‌شود؛ زیرا تشکیک این افراد باعث می‌شود که چهره اسلام بیشتر نمایان گردد. وجود چنین افرادی وقتی خطرناک است که حامیان دین آن‌قدر بی‌روح و رمق باشند که در مقام جواب بر نیایند. (همان، صص ۳۲۵ - ۳۲۶)
یکی از دغدغه‌های اصلی دین‌داران، حفظ و نگهداری دین است. شهید مطهری نیز به این مسئله اهتمام فوق‌العاده دارد؛ اما راه آن را عرضه صحیح مکتب اسلام می‌داند؛ لذا به جوانان و طرف‌داران اسلام توصیه می‌کند که ضمن جلوگیری از خیانت به اسلام، تصور نکنند با جلوگیری از ابراز افکار و عقاید مخالف، اسلام را می‌توان حفظ کرد. اسلام فقط با نیروی منطق و آزادی و مواجهه صریح و روشن با افکار مخالف قابل حفظ است. (همان، صص ۴۸ - ۴۹)
شهید مطهری ضمن تفکیک آزادی‌های واقعی از اغوا و اغفال و هرج‌ومرج، معتقد بود که باید به آزادی‌های واقعی احترام گذاشته شود؛ وگرنه برقراری اختناق، شکست جمهوری اسلامی را در پی دارد. ایشان ترس از آزادی را رد می‌کند و می‌گوید: «تجربه نشان داده است که آزادی به وجود آمده در برخی دوره‌ها، به نفع اسلام بوده است. یکی از ابعاد آزادی، آزادی فکر و اندیشه است. به اعتقاد شهید مطهری، راه درست برخورد با افکار مخالف، آزادی است والا جمهوری اسلامی را با دست خود شکست داده‌ایم. پس آزادی فکر و اندیشه تنها راه تداوم انقلاب است» (همان، صص ۶۱ ـ ۶۴).
 ۳ - عدم توجه به استقلال
شهید مطهری با یادآوری انواع سلطه بیگانگان بر ایران، به ابعاد گوناگون استقلال توجه داشت. از نظر ایشان آینده انقلاب در صورتی تضمین خواهد شد که به ابعاد مختلف استقلال توجه شود. (همان، ص ۶۵) از میان گونه‌های استقلال، استقلال فرهنگی از نظر ایشان اهمیت بیشتری دارد. با سقوط رژیم و حتی با تأمین استقلال سیاسی و اقتصادی، اگر استقلال فرهنگی به دست نیاید، باز انقلاب شکست خواهد خورد. (شناخت انقلاب اسلامی، ۱۵۷ ـ ۱۶۰) شهید مطهری در تبیین استعمار فرهنگی می‌گوید، در استعمار فرهنگی، شخصیت افراد از آن‌ها گرفته می‌شود و افراد به داشته‌ها و آداب و فلسفه خود بدبین، و به فکر و آداب استثمار و فلسفه آن‌ها خوش‌بین می‌شوند. (آینده انقلاب اسلامی، ص ۱۶۳) این نوع استعمار خطرناک‌تر از استعمار سیاسی و اقتصادی است؛ زیرا پایه و اساس استعمار سیاسی و اقتصادی واقع می‌شود. (همان، ص ۱۶۲ ـ ۱۶۳) به‌عبارت‌دیگر، اگر ملتی روحیه خود را در مقابل دیگران باخت و استعمار فکری و فرهنگی پیدا کرد، با کمال افتخار استعمار سیاسی و اقتصادی را می‌پذیرد. (همان، ص ۱۳۸)
آن‌وقت استعمارگران، حکومت را به دست کسانی می‌سپارند که عامل و مجریان آن‌ها باشند. حتی در ظاهر ممکن است مستقل هم باشند؛ اما در واقع از استعمارگران دستور می‌گیرند. (همان، ص ۱۶۳)
شهید مطهری برای زدودن استعمار فرهنگی کشف «هویت خودی» را که از آن به «من اسلامی» تعبیر می‌کند، پیشنهاد می‌دهد. کشف هویت خودی، از طریق آشنایی با تاریخ اسلام و ایدئولوژی اسلامی و شناخت فلسفه‌های اجتماعی و فلسفه زندگی اسلامی امکان‌پذیر است. مسلمانان باید بفهمند که اسلام پنج قرن تمدن داشته و بر دنیا سیادت علمی و فرهنگی داشته است. همین‌طور باید نسبت به فلسفه‌های اجتماعی و فلسفه زندگی اسلامی معرفت پیدا کنند. فلسفه‌های اجتماعی و فلسفه زندگی اسلامی مترقی‌تر از انواع غربی آن است. (همان، صص ۱۴۱ - ۱۴۶)
نظر به اهمیت استقلال فرهنگی، شهید مطهری آینده انقلاب اسلامی را به استقلال فرهنگی گره می‌زند. از نظر ایشان، امام خمینی روحیه خودباوری را به ملت ایران باز گرداند. (همان، ص ۱۳۹) اما آینده انقلاب اسلامی بستگی به این دارد که روحیه خودباوری تکمیل شود و از خلل در این روحیه جلوگیری گردد. (همان، ص ۱۴۶)
استقلال مکتبی نوعی از استقلال فرهنگی است که ایشان اهمیت فوق‌العاده‌ای برای آن قائل است. منظور ایشان از استقلال مکتبی، اعتماد بر اسلام ناب و خالص است. ایشان در باره این نوع استقلال و ارتباط آن با جمهوری اسلامی می‌گوید: «انقلاب ما وقتی پیروز خواهد شد که ما مکتب و ایدئولوژی خودمان را به دنیا معرفی کنیم، یعنی جمهوری اسلامی ایران آن‌وقت موفق خواهد شد که بر اساس یک تز، یک ایدئولوژی که همان ایدئولوژی اسلامی است ادامه پیدا کند. اگر این مکتب و ایدئولوژی، اسلامی محض باشد - یعنی اگر استقلال مکتبی داشته باشیم، واقعاً آنچه که از اسلام خودمان است همان را بیان کنیم، خجلت و شرمندگی در مقابل دیگران نداشته باشیم - ما در آینده موفق خواهیم بود. اما اگر بنا بشود که یک مکتب التقاطی به نام اسلام درست کنیم، برویم ببینیم که فلان فرد، فلان گروه، فلان مکتب چه می‌گوید، یک چیزی از مارکسیسم بگیریم یک چیزی از اگزیستانسیالیسم بگیریم یک چیزی از سوسیالیسم بگیریم یک چیزی هم از اسلام بگیریم، بعد یک آش شله‌قلمکاری درست کنیم و بگوییم این است مکتب اسلام، این برای مدت موقت ممکن است مفید واقع شود [ولی برای همیشه نه]، و... این است که این مکتب‌های التقاطی به عقیده من ضررشان برای اسلام از مکتب‌هایی که صریحاً ضداسلامی هستند اگر بیشتر نباشد کمتر نیست». (همان، صص ۹۵ - ۹۶)
و باز می‌گوید: «هر نهضت فرهنگی اسلامی که بخواهد پشتوانه نهضت اجتماعی ما واقع شود باید از متن فرهنگ کهن ما نشئت یابد و تغذیه گردد، نه از فرهنگ‌های دیگر. اینکه ما از فرهنگ‌های دیگر مثلاً فرهنگ مارکسیستی یا اگزیستانسیالیستی و امثال اینها قسمت‌هایی التقاط کنیم و روکشی از اسلام بر روی آن‌ها بکشیم برای اینکه نهضت ما را در مسیر اسلامی هدایت کند کافی نیست. ما باید فلسفه اخلاق، فلسفه تاریخ، فلسفه سیاسی، فلسفه اقتصادی، فلسفه دین، فلسفه الهی خود اسلام را که از متن تعلیمات اسلام الهام بگیرد، تدوین کنیم و در اختیار افراد خودمان قرار دهیم» (نهضت‌های اسلامی در صدساله اخیر، ص ۱۱۷). از نظر ایشان، حتی در معرفی اسلام بدون وام‌گرفتن از مکاتب دیگر، باید اسلام خالص و بدون شائبه را به جهانیان معرفی کرد. (پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۶۵)
۴ - تهی‌شدن از معنویت
از نظر شهید مطهری، جامعة بشری بدون معنویت قابل بقا نیست. اگر معنویت در انقلاب اسلامی مورد غفلت واقع شود، انقلاب اسلامی از یک عامل پیش‌رونده محروم شده است. از نظر شهید مطهری، تفاوت عمده میان مکتب اسلام با سایر مکاتب در این است که اسلام معنویت را پایه و اساس می‏شمارد. براین‌اساس، از کسانی که سعی می‌کنند از مفاهیم معنوی قرآن تفسیر مادی کنند انتقاد می‌کند. این افراد تصور می‌کنند عدالت بدون معنویت امکان‌پذیر است. بعد می‌گوید چنین عدالتی نه توجیه قرآنی دارد و نه چنین عدالتی کارساز است. منطق اسلام این است که معنویت را با عدالت توأم کرده است و این دو باید با یکدیگر در جامعه برقرار شود. (آینده انقلاب اسلامی، صص ۱۷۹-۱۸۰)
عدالت اجتماعی و تمام ارزش‌های عالی دیگر از جمله خواسته‌های مردم در جریان انقلاب بود؛ اما اینها را در سایه اسلام و توأم با معنویت اسلامی می‌خواستند؛ ازاین‌رو انقلاب اسلامی در کنار عدالت اجتماعی نیازمند معنویت گسترده و همه‌جانبه است. (همان، صص ۱۶۶ - ۱۷۴)
در این قسمت، مناسب است کلام ذیل از شهید مطهری درباره عدالت، آزادی، استقلال و معنویت به‌رغم طولانی‌بودن آن نقل شود، وی می‌گوید: «انقلاب اسلامی اگر بخواهد سلب‌کننده آزادی‌ها باشد، این یک آفتی است در آن، اگر بخواهد نسبت به عدالت اجتماعی به معنای دقیق کلمه حساسیت کافی نداشته باشد، به خطر خواهد افتاد، اگر تحت‌تأثیر مکتب‌های ماتریالیستی معنویت را کوچک بشمارد و گرایش‌های مادی زیادی پیدا بکند، باز به خطر خواهد افتاد، اگر استقلال را چه استقلال سیاسی، چه استقلال اقتصادی و چه استقلال مکتبی... کوچک بشمارد، باز در خطر خواهد افتاد». (پیرامون انقلاب اسلامی، صص ۲۲ - ۲۳)
۵ - انحراف مسیر و تغییر جهت
همان‌طوری که در بحث معنویت توضیح داده شد، یک نهضت الهی باید با همان انگیزه‌های الهی ادامه یابد و از اندیشه‌های غیر خدایی جلوگیری شود. ایشان پیرامون آیه ۱۱ از سوره رعد می‌گوید، سنت لایتغیّر خداست. اگر ملتی از درون و از جنبه اخلاقی تغییر کند، خداوند متعال سرنوشت آن‌ها را تغییر دهد. از نظر ایشان، پاک نگه‌داشتن اندیشه در مرحله نفی و انکار که همه سرگرم دشمن بیرونی‌اند، آسان‌تر است از مرحله بعد از پیروزی؛ زیرا بعد از پیروزی پای غنایم به میان می‌آید، آن‌وقت حفظ اخلاص امری مشکل است. از همین رو با حفظ انگیزه‌های الهی باید از تغییر مسیر و تغییر جهت انقلاب جلوگیری گردد. (نهضت‌های اسلامی در صد‌ساله اخیر، صص ۹۸ - ۹۹)
۸ - تجددگرایی افراطی
تجددگرایی افراطی نیز از نظر شهید مطهری از آسیب‌های انقـلاب اسلامی است. گویا اینکه ایشان از تجددگرایی افراطی به‌ویژه در عرضه مفاهیم اسلامی در هراس بوده است. ازاین‌جهت، ضمن اینکه از عوام‌زدگی که تنها معیار آن سلیقه عوام است انتقاد می‌کند، از آنچه که به نام «اجـتهاد آزاد» نام می‌برد انتقاد دارد؛ زیرا اجتـهاد آزاد به‌جای معیار قراردادن اسلام، سلیقه و روح زمان را معیار قرار می‌دهد. ایشان به‌جای این افراط‌وتفریط، «اعتـدال» را پیشنـهاد می‌کند. (همان، صص ۹۲ - ۹۱)
۹ - نفوذ اندیشه‌های بیگانه
نفوذ اندیشه‌های بیگانه یکی دیگر از آسیب‌های انقلاب اسلامی است. شهید مطهری نفوذ اندیشه‌های بیگانه را از دو طریق می‌داند. یکی از طریق دشمنان که نمونه آن در صدر اسلام ورود اسرائیلیات، مجوسیات و مانویات در اندیشه‌های مسلمین است. راه دیگر از طریق دوستان است؛ بدین ترتیب که پیروان یک مکتب به جهت آشنا نبودن با اندیشه‌های آن، جذب اندیشه‌های بیگانه می‌شوند. ایشان در شرایط آغاز انقلاب، نفوذ اندیشه‌های آن دوره به‌ویژه اندیشه‌های التقاطی را خطری برای کیان اسلام می‌دانست. اما راه مبارزه با آن را نه تحریم و منع، بلکه عرضه صحیح مکتب در همه زمینه‌ها بیان می‌کرد. (همان، صص ۸۷ - ۹۲)
۱۰ - رخنه فرصت‌طلبان
رخنه و نفوذ افراد فرصت‏طلب در درون یک نهضت از آفت‌های بزرگ هر نهضت است. وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این‌گونه افراد را سد نمایند. هر نهضت تا زمانی که مراحل دشوار اولیه را طی می‌کند، سنگینی آن بر دوش افراد مؤمن و مخلص فداکار است؛ اما همین که به ثمر نشست و یا نشانه‏های به‌ثمررسیدن آن آشکار شد، سروکله افراد فرصت‏طلب پیدا می‌شود. روزبه‌روز که از دشواری‌ها کاسته می‌شود و موعد چیدن ثمر نزدیک‌تر می‌گردد، فرصت‏طلبان محکم‌تر و پرشورتر پای عَلَم نهضت سینه می‏زنند تا آنجا که تدریجاً انقلابیون مؤمن و فداکاران اولیه را از میدان به در می‌کنند.
شهید مطهری تجربه نهضت مشروطیت در ایران را مثال می‌آورد که انقلابیون اصلی، سردار ملی‏ها و سالار ملی‏ها و سایر قهرمانان آزادی‌خواه، کنار رفتند؛ اما افراد فرصت‌طلب که تا دیروز زیر پرچم استبداد با انقلابیون می‏جنگیدند و طناب به گردن مشروطه‏چیان می‏انداختند، به مقام صدارت رسیدند. در نتیجه، استبدادی به وجود آمد به‌صورت مشروطیت. صدر اسلام تجربه دیگری است. در دوره عثمان، فرصت‏طلبان جای شخصیت‌های مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند و وزیر و مشاور شدند، اما ابوذرها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند. از نظر ایشان، مبارزه با رخنه فرصت‌طلبان از شرایط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است. (همان، صص ۹۳ - ۹۶)
۱۱ - ملی‌گرایی
یکی از مسائلی که مسلمانان در یک قرن اخیر با آن مواجه بوده‌اند، ملی‌گرایی است. این مسئله فرصت‌های زیادی را از دست مسلمانان خارج ساخته و ضررهای زیادی را به آنان زده است. شهید مطهری مقوله ملی‌گرایی و ملیت‌پرستی را بر خلاف اصول تعلیماتی اسلامی و مانع بزرگی برای وحدت مسلمانان می‌دانست (مرتضی مطهری، ۱۳۷۸، ج ۱۴، ص ۵۴). ایشان با همین نگاه، ملی‌گرایی را یکی از آسیب‌های انقلاب اسلامی ارزیابی کرده است. شهید مطهری این مطلب را به‌تفصیل مطرح نکرده است، ولی اشاراتی به آن دارد. علت مسئله این است که انقلاب اسلامی ایران بر اساس مکتب اسلام به وجود آمد و ماهیت کاملاً اسلامی داشت. این مکتب از اساس با اندیشه‌های ملی‌گرایانه در تضاد است. به‌عبارت‌دیگر، اهداف این انقلاب بر اساس مکتب اسلام، اهداف جهانی است. اگر این انقلاب به یک انقلاب ملی تبدیل شود و یا از آن تفاسیر ملی‌گرایانه به عمل آید، با اهداف اصلی و بنیان‌گذاران آن در تضاد واقع می‌شود. شهید مطهری باتوجه‌به همین مطلب، ملی‌گرایی را از آسیب‌های انقلاب اسلامی می‌داند.
شهید مطهری باتوجه‌به تجربه انقلاب پیامبر اسلام (ص) و دگرگونی‌های پدیدآمده در آن، می‌گوید: «از نیمه دوم قرن اول، مسیر انقلاب پیامبر اسلام (ص) نه صددرصد ولی کم‌وبیش عوض شد. تلاش شد که انقلاب پیامبر اسلام (ص) به ماهیت قومی و عربی تفسیر شود، به‌جای اینکه توجه شود که اسلام و نیروهای اسلامی بود که به پیروزی رسید و باید آن اصول و معیارها حفظ شود، تلاش شد که ماهیت عربی و قومی پیدا کند که گویا قوم عرب با غیرعرب جنگید و آنان را شکست داد. این تفسیر از انقلاب اسلامی پیامبر (ص) باعث شکاف در درون جامعه اسلامی گردید». (آینده انقلاب اسلامی، صص ۵۷ - ۵۸)
درست به دلیل تجربه انقلاب پیامبر اسلام (ص) است که شهید مطهری در همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی توصیه می‌کند که باید تمام ابعاد انقلاب اسلامی ایران را شناخت. عدم شناخت انقلاب اسلامی دانسته و یا نادانسته به تحریف این انقلاب منجر می‌گردد. همان‌طوری که بنی‌امیه انقلاب صددرصد اسلامی پیامبر را با تردستی تحریف کرد و آن را به انقلاب خونی و قومی و نژادی تبدیل نمودند (همان، ص ۱۲۹)، در انقلاب اسلامی نیز اگر با واقع‌بینی دقیق و کامل برخورد نشود، و تعصبات و چیزهای دیگر در آن دخالت داده شود، این انقلاب با شکست مواجه می‌شود. (همان، ص ۵۸)