کد درس: 2030502
هدف کلی: هشت سال دفاع مقدس
عنوان جزئی: داستان‌هایی از رشادت و شهادت‌طلبی رزمندگان اسلام (همسالان)
مدت‌زمان: 60 دقیقه
ثبت گزارش

وجه بیان:
یکی از راه‌های شناخت صحیح آرمان‌های انقلاب اسلامی آشنایی با دفاع مقدس به‌منزله یکی از اصلی‌ترین جلوه‌های انقلاب اسلامی است تا فراگیر به‌واسطه آشنایی و الگوگیری از رزمنده‌های دفاع مقدس با ارزش‌هایی همچون ایثار و فداکاری، شهادت‌طلبی، جهاد، تلاش، پشتکار و... آشنا می‌شود؛ برای این منظور یکی از این موضوعات شهدای نوجوان هستند که به‌واسطه قرابت بیشترشان با فراگیران به‌عنوان الگوهای دست‌یافتنی برای این نسل معرفی می‌شوند.


هدف شناختی:
با سبک زندگی، خاطرات و شخصیت شهدای نوجوان آشنا می‌شود.
با ارزش‌های دفاع مقدس آشنا شده و با تفاوت بین زندگی بی‌هدف و مبتنی بر هدف‌های ارزشمند آشنا می‌شود.
با مفهوم جهاد اکبر و مبارز با نفس در عرصه‌های مختلف زندگی آشنا می‌شود.

​​​​​​​
هدف عاطفی:
در زندگی خود از شهدا الگوگیری می‌کند.
به مطالعه پیرامون فرهنگ جبهه و سبک زندگی و روح حاکم بر آن می‌پردازد.
به دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی و مبانی دفاع مقدس می‌پردازد.
روحیه ایثار و افزایش تلاش و پشتکار فراگیر تقویت می‌شود.
برای یک زندگی هدفمند و اثرگذاری در محیط پیرامون خود، در حد توان تلاش می‌کند.
سعی می‌کند تا با تقویت روحیه ایثار و افزایش همت و همچنین تلاش و پشتکار خود، همواره یک زندگی بسیجی‌وار داشته باشد (اشاره به صحبت مقام معظم رهبری).


هدف رفتاری:
از شهدا در زندگی خود الگوگیری می‌کند.
پیرو فرهنگ جبهه و سبک زندگی و روح حاکم بر آن، مطالعه می‌کند.
از آرمان‌های انقلاب اسلامی و مبانی دفاع مقدس دفاع می‌کند.
روحیه ایثار و تلاش و پشتکار در وی تقویت می‌شود.
برای زندگی هدفمند و تلاش برای اثرگذاری در محیط پیرامون خود تلاش و برنامه‌ریزی می‌کند.
تقویت روحیه ایثار و افزایش همت، تلاش و پشتکار و در یک کلام بسیجی‌وار زندگی می‌کند.

​​​​​​​
جملات کلیدی:
امام خمینی (ره): «جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام‌شدنی نیست». (صحیفه امام جلد ۲۱ ص ۲۸۴)
امام خمینی (ره): «شهدا در قهقهه مستانه‌شان و در شادی وصولشان"عند ربهم یرزقون"اند». (صحیفه امام، ج 21، ص 147)
مقام معظم رهبری: «آن جوان‌ها مثل شما بودند؛ اکثر این جوان‌هایی که در جنگ نقش‌های مؤثر ایفا کردند». (بیانات در دیدار جمعی‌ از‌نخبگان‌ علمی‌ مورخ 05/07/1383 به آدرس https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=3251&nt=2&year=1383
امام خمینی (ره): «شهدا الگو و اسوه هستند» (دفتر سوم مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی > و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه ها، ص 224).


کلیدواژه:
دفاع مقدس ▪ شهید ▪ جنگ هشت‌ساله ▪ خاطرات جبهه ▪ جوانان و نوجوانان در دفاع مقدس ▪ شهید حسین فهمیده ▪ شهید بهنام محمّدی ▪ شهید مهرداد عزیزاللهی ▪ شهید مرحمت بالازاده


سؤالاتی که ارائه این عنوان به آن‌ها پاسخ می‌دهد:
​​​​​​​​​​​​​​
سبک زندگی شهدای نوجوان چگونه بود و چه خاطراتی از آنها به یادگار مانده است؟
چه ارزش‌هایی بر دفاع مقدس حاکم است و چه تفاوت‌هایی می‌توان بین یک زندگی مبتنی بر هدف و یک زندگی بی‌هدف پیدا کرد؟
جهاد اکبر چیست و چه عرصه‌هایی در زندگی را در برمی‌گیرد؟

اهـــداف درس

ورود به بحث:
پرسش درباره سؤالات کلیدی طرح درس
مطالعه کتاب‌های معرفی شهدا (به فراخور موضوع)
خواندن آیات مربوط به شهادت و شهدا در قرآن
استفاده از اسامی شهدایی که برای فراگیر شناخته‌شده هستند
 بیان خاطرات دوران دفاع مقدس
برگزاری اردوی راهیان نور
با به چالش کشیدن فراگیران در اثرگذاری روی محیط
تماشای فیلم یا مطالعه کتاب 23 نفر


زمان و مکان پیشنهادی:
​​​​​​​
 مربیان عزیز می‌توانند زمان‌ها (اعیاد، وفیات و مناسبت‌های ملی) و مکان‌های خاصی (مانند حرم‌های ائمه و امامزادگان، گلزار شهدا و ...) را با توجه‌ به محتوای درس، غیر از فضای همیشگی جلسه در نظر بگیرند.

تاریخ شهادت شهدای مطرح
هفته دفاع مقدس
دهه فجر انقلاب اسلامی

گلزارهای شهدا (مخصوصاً بر سر مزار شهدایی که در زیر ذکر شده‌اند)
مناطق جنگی و اردوی راهیان نور
باغ‌موزه دفاع مقدس


روش های درس

​​منابـع پیشنهادی

فیلم 23 نفر​​​​​​​

توضیحات سودمنـد

برای راحتی ورود به بحث و همچنین باز گذاشتن مسیر فراگیران در ارتباط‌گیری با شهدا چندین شهید مطرح در ذیل به‌صورت مختصر معرفی می‌شوند و در قسمت منابع برای هرکدام مأخذ مناسبی برای کسب اطلاعات دقیق‌تر و آشنایی عمیق‌تر در نظر گرفته شده است.
نقطه عطف در مورد این شهیدان عزیز و سایر شهدا در کلام حضرت آقا این است که همه آنها بسیجی بودند؛ یعنی مرام و مسلک آنها کاملاً بسیجی‌وار بود ولو در ارتش یا سپاه خدمت کرده باشند و در هر جایگاهی بوده باشند.
شهید مرحمت بالازاده
خلاصه‌ای از داستان ملاقات با آقا و کسب اجازه برای رفتن به جبهه
این شهید که در زمان ریاست‌جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 13 ساله بود، در مراسمی خود را با مشقت به رئیس‌جمهور می‌رساند و می‌گوید: «آقاجان! حضرت قاسم(ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم. هر چه التماسش می‌کنم، می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم. اگر رفتن 13 ساله‌ها به جنگ بد است، پس این‌همه روضه حضرت قاسم(ع) را چرا می‌خوانند؟».
رئیس‌جمهور مرحمت را در آغوش می‌گیرد و رو به سرتیم محافظانش می‌گوید: «آقای ...! یک زحمتی بکش با آقای ... تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیندازید. هرکجا هم خودش خواست ببریدش. بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید»(خبرگزاری فارس، کدخبر: 94395).
شهید حسین فهمیده
در همان کودکی و با پیروزی انقلاب اسلامی شور و حرارت انقلابی او را فرامی‌گیرد. با شروع شدن غائله کردستان خود را به آن منطقه می‌رساند ولی نیروهای کمیته او را بازمی‌گردانند و قصد گرفتن تعهد از او برای عدم تکرار این کار داشتند که او امتناع می‌کند. سرانجام با شروع جنگ به هر صورتی که بود خود را به خرمشهر می‌رساند و تلاش دیگران در بازگرداندن او ناکام می‌ماند. در یکی از درگیری‌ها حسین درحالی‌که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به‌طرف تانک‌ها حرکت می‌کند. تیری به‌پای او می‌خورد و از ناحیه پا مجروح می‌شود؛ اما زخم گلوله نمی‌تواند از اراده محکم و عزم پولادین او جلوگیری نماید و از لابه‌لای امواج تیر که از هر سو به‌طرف او می‌آمد، خود را به تانک پیشرو می‌رساند و آن را منفجر می‌کند و خود نیز تکه‌تکه می‌شود. افراد دشمن گمان می‌کنند که حمله‌ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است، جملگی روحیه خود را می‌بازند و با سرعت تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کنند.
امام خمینی در مورد شهید فهمیده: «رهبر ما آن طفل سیزده‌ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید». (صحیفه امام، ج14، ص 72)
شهید بهنام محمّدی
شهید 13 ساله اهل خرمشهر که هنگام حمله عراق به شهر، از ترک آن خودداری کرد و جانانه به دفاع از شهر برخاست. با وجود سن کم و جثه کوچک خود به مجروحان کمک می‌کرد و نیروهای عراقی را شناسایی می‌کرد و در دفاع از خرمشهر هر کاری که در توانش بود را انجام می‌داد و در نهایت چند روز قبل از سقوط شهر به‌واسطه ترکش خمپاره‌های عراقی به فیض شهادت نائل آمد.
شهید مهرداد عزیزاللهی
به خاطر سن کم، مسئولان از اعزام وی خودداری می‌کردند ولی او با تغییر دادن تاریخ تولد در کپی شناسنامه‌اش موفق به ثبت‌نام شد و در سال 1359 با شروع فتنه کردستان و حضور برادرش مسعود در جبهه، او هم راهی کردستان شد. هم‌زمان با حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، در سنگر علم و دانش و تا قبل از شهادت درس خود را تا سال سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد.
در گردان تخریب به شهید مهرداد عزیزاللهی مهندس مین می‌گفتند و رادیوهای بیگانه از او به‌عنوان کوچک‌ترین ژنرال تخریبچی یاد می‌کردند. فرماندهان در زمان فتح زبیدات به دست رزمندگان اسلام، به شوخی مهرداد را به‌عنوان بخشدار زبیدات معرفی کرده بودند.
شهید «مهرداد عزیزاللهی» در سال 1364 پس از 6 سال حضور در جبهه، در عملیات کربلای 4 در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی به شهادت رسید و جاودانه شد.
خانواده “عزیز اللهی” شش پسر داشته که چهار نفر از آنها در جبهه‌ها حاضر بوده‌اند و مهرداد و مسعود به شهادت رسیده‌اند و محمد هم‌اکنون جانباز شیمیایی می‌باشد. پسر دیگر نیز جزو آزادگان سرافراز بوده است.
خلاصه داستان آن 23 نفر
بیست‌وسه نفر، گروهی از رزمندگان نوجوان ایرانی بودند که در جریان جنگ ایران و عراق در سال 1361 به اسارت نیروهای عراقی درآمدند. این گروه کم‌سن‌وسال که بین 13 تا 17 سال داشتند، اکثراً از تیپ ثارالله کرمان اعزام شده بودند و اردیبهشت 1361 در مرحله مقدماتی عملیات بیت‌المقدس در مناطق مختلف جبهه اسیر شدند.
صدام پس از آگاهی از این موضوع و دیدن گزارش اسارت قوای ایرانی به دلیل شکست در خرمشهر سعی می‌کند از این ماجرا سوءاستفاده و به نفع خود بهره‌برداری تبلیغاتی کند، دستور می‌دهد که آن‌ها را از بقیه اسرا جدا کنند و به کاخ وی بیاورند و ...
داستان رشادت‌های این 23 نفر در اسارت به‌صورت کتاب و فیلم در دسترس است.