امام هادی (ع) با حکم متوکل عباسی برای آنکه به دور از شیعیان و همراهانشان و بیشتر زیر نظر باشند و خطری برای خلافت وقت نداشته باشند مجبور شدند تا به سامرا نقل مکان کنند. ائمه پس از ایشان نیز (امام حسن عسکری و حضرت مهدی & تا زمانی که موعد غیبت ایشان فرا رسید) در شهر سامرا زندگی کردند. امام حسن عسکری (ع) به دو علت مانند پدر گرانقدرشان خیلی با مردم ارتباط مستقیم برقرار نمیکردند. دلیل اول سختگیری و نظارت شدید دستگاه خلافت نسبت به اعمال ایشان بود و دلیل دوم لزوم تمرین و آمادگی مردم به جهت آنکه بسیار به عصر غیبت نزدیک شده بودند. در نهایت ایشان توسط معتمد عباسی مسموم شده و به شهادت رسیدند. بعد از شهادت ایشان فرزند گرانقدرشان حضرت مهدی (عج) به مقام امامت نائل آمدند و طبق روایات یک دوره در حدود ۷۰ سال معروف به غیبت صغری را از منظر افراد و حکام ظلم و جور وقت پنهان شدند و ارتباط و پاسخ به مسائل مربوط به شیعیان و جامعه را به واسطه نواب خود که به نواب اربعه معروف هستند بهصورت غیرمستقیم به عهده داشتند.
نواب اربعه
نواب اربعه، به چهار نماینده یا نایب خاص امام مهدی (عج) در دوران غیبت صغری گفته میشود که رابط میان شیعیان و امام (ع) بودند: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و على بن محمد عمری. نواب اربعه از اصحاب باسابقه و مورد اعتماد امامان بودند که یکی پس از دیگری از طرف امام زمان و با معرفی نایب پیش از خود شناخته میشدند. این چهار نفر به مدت هفتادسال، نیابت امام را عهدهدار بودند و با داشتن وکلایی در دورترین شهرهای اسلامی، پیامها و خواستههای شیعیان را به امام و پاسخهای امام را به آنان میرساندند. از دیگر وظایف نایبان خاص، این بود که تردیدها را درباره حضرت مهدی (عج) از بین ببرند و محل زندگی امام و مشخصات او را پنهان دارند. فعالیت نایبان خاص امام زمان (عج) از سال ۲6۰ تا ۳۲۹ ق (تقریباً ۷۰ سال) یعنی در دوران غیبت صغری بود. در این سالها، چهار نفر از شیعیان که بعضی از آنان، از اصحاب امام دهم و امام یازدهم و از چهرههای شناختهشده بودند، وظیفه نیابت و نمایندگی امام زمان را بر عهده داشتند و رابط امام و شیعیان بودند. در این سالها وکلای دیگری هم در شهرها و سرزمینهای اسلامی حضور داشتند که نماینده این چهار نفر بودند.
عثمان بن سعید عمری (درگذشت قبل از ۲۶۷ ق)
اولین نایب خاص امام زمان (عج) است. در روایات آمده است امام عسکری (ع) فرزندش امام مهدی(عج) را به چهل نفر از اصحاب خود نشان داد و به آنان گفت در طول غیبت امام دوازدهم، از عثمان بن سعید اطاعت کنند. همچنین امام زمان در دیدار با اهل قم، به نیابت عثمان بن سعید اشاره کرد و آنان را به او ارجاع داد. عثمان بن سعید تا پایان عمر (در حدود 6 سال) نیابت امام زمان را بر عهده داشت.
محمد بن عثمان بن سعید عمری (درگذشت ۳۰۵ ق)
پسر نایب اول، دومین نایب خاص امام زمان است. وقتی نایب اول وفات کرد، امام زمان (عج) نامهای به پسر او محمد بن عثمان نوشت و ضمن تسلیت به او، وی را جانشین پدر کرد. پیش از آن نیز، امام حسن عسکری (ع) محمد بن عثمان را وکیل امام زمان معرفی کرده بود. محمد بن عثمان عمری در حدود چهل سال نیابت امام را بر عهده داشت.
حسین بن روح نوبختی (درگذشت ۳۲۶ ق)
سومین نایب امام مهدی (عج) ، از معتمدان محمد بن عثمان و نزدیکان وی در بغداد بوده است. محمد بن عثمان در واپسین روزهای حیات، او را به دستور امام زمان، جانشین خود معرفی کرد. وی ابتدا در حکومت عباسی دارای موقعیت و احترام ویژه بود؛ اما بعدها دچار مشکل شد تا جایی که مدتی زندگی مخفیانه داشت و سپس به مدت پنج سال در زندان، حبس شد. او در حدود ۲۱ سال نایب امام زمان بود.
على بن محمد سمری (درگذشت ۳۲۹ ق)
چهارمین نایب امام زمان (عج) که به مدت سه سال (۱۳۲۹ - ۳۲۹ ق) عهدهدار مقام نیابت شد. دوران نیابت سمری با سختگیری حکومت و شدت خفقان همراه بود و همین او را از فعالیتهای گسترده در سازمان وکالت بازمیداشت. توقیع امام زمان به علی بن محمد سمری درباره خبر وفات او و پایان یافتن دوره نیابت خاصه و آغاز غیبت کبری از مهمترین اتفاقات حیات آخرین نایب است.
دلیل غیبت صغری حضرت حجت (عج)
اگرچه غیبت آخرین امام معصوم (ع) در روایات پیشبینی شده بود، ولی زمانی که امام حسن عسکری(ع) به شهادت رسید، شیعیان به دلیل پیشینهای ۲۵۰ ساله که از حضور یازده امام معصوم(ع) در جامعه داشتند، به راحتی نمیتوانستند غیبت کامل امام از جامعه را بپذیرند و به همین دلیل هم بود که برخی شیعیان پس از شهادت آن حضرت تا مدتی دچار حیرت و سرگردانی شدند؛ بنابراین، لازم بود که قبل از آغاز غیبت کبرا و قطع کامل ارتباط امام با جامعه، برای مدتی رابطه امام با مردم با واسطه نایبان خاص ادامه داشته باشد تا مردم بهتدریج آماده پذیرش غیبت کامل امام و مراجعه به فقها _به عنوان نایبان عام امام زمان (عج) شوند. به بیان دیگر، دوران غیبت صغری، دوران تمرین و آمادهسازی شیعیان برای ورود به دوران غیبت کبری بود. در همین دوره بود که بهتدریج، همه فرقههای پراکندهای که پس از شهادت امام یازدهم در موضوع جانشینی آن حضرت به وجود آمده بودند، از میان رفتند و همه شیعیان بر پیروی از فرزند امام حسن عسکری (ع) به عنوان امام دوازدهم به وحدت و اتفاقنظر رسیدند.
شیخ مفید پس از نقل خبری از «حسن نوبختی»، نویسنده کتاب «فرق الشیعه»، در زمینه وجود فرقههای چهاردهگانه شیعیان که پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) به وجود آمدند، میگوید از این فرقههایی که از آنها یاد کردیم، در زمان ما یعنی در سال ۳۷۳ ق، هیچ فرقهای مگر امامیه دوازدهامامی باقی نمانده است یعنی کسانی که امامت فرزند حسن عسکری را که به نام رسولخدا (ص) نامیده میشود، پذیرفته و به حیات و بقای او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند (سید مرتضی، الفصول المختاره، مندرج در مصفات الشیخ المفید، ج 2، ص 221). گفتنی است آماده کردن مردم برای ورود به دوران غیبت از سالها پیش از غیبت امام مهدی (عج) و از زمان امام هادی (ع) و امام حسن عسکری(ع) آغاز شده بود و آن امامان بزرگوار رابطه خود را با مردم کم کرده بودند و آنها را در امور مختلف اعتقادی و فقهی به فقها و محدثان شیعه که در مراکز شیعهنشینی چون قم حضور داشتند، ارجاع میدادند تا بهتدریج مردم با این رویه خو بگیرند. علی بن حسین مسعودی، یکی از مورخان بزرگ تاریخ اسلام، در این زمینه مینویسد:
«روایت شده که ابوالحسن عسکری [امام هادی (ع) ] خود را از بسیاری از شیعیان پوشیده میداشت و جز تعداد اندکی از یاران خاص آن حضرت، ایشان را نمیدیدند و هنگامی که امر [امامت به ابومحمّد امام حسن عسکری (ع)] منتقل شد، ایشان چه با یاران خاص خود و چه با مردم عادی از پشت پرده سخن میگفت مگر هنگامی که آن حضرت برای رفتن به دارالخلافه از خانه خارج میشدند. این شیوه تنها از سوی آن امام و پیش از ایشان از سوی پدرشان در پیش گرفته شد تا مقدمهای برای غیبت صاحبالزمان باشد و مردم با این شیوه خو بگیرند و غیبت را انکار نکنند»(علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیـة للامام علی بن ابی طالب(ع)، ص 272).
این سخن امام مهدی (عج) که میفرمایند: «و اما در رویدادهایی که برای شما پیش میآید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم» (الحر العاملی , محمد بن الحسن , وسائل الشیعه , تهران : مکتبه الاسلامیه ,ج18, ص 101)؛ نیز شاهدی بر این مدعاست که آن حضرت در دوران غیبت صغری، مردم را برای ورود به دوره غیبت کبری آماده نموده و با تعیین فقها به عنوان مرجع مردم در همه رویدادهای پیش روی جامعه اسلامی، از سرگردانی و بلاتکلیفی آنها در این دوران پرابتلا جلوگیری کردند.